
خالد نقشبندی
غزل شماره ۳۳
۱
مرد از هجر روی تو ای نازنین فریاد رس
خون شد دلم از خوی تو ای نازنین فریاد رس
۲
هر سو رود از دیده خون، جولان کنان آید برون
سروقد دلجوی تو، ای نازنین فریاد رس
۳
دل نافه تاتار شد، اشکم همه گلزار شد
هر گوشه ای از کوی تو، ای نازنین فریاد رس
۴
کی بی رخت بویم سمن، بیزارم از مشک ختن
گر باد آرد بوی تو، ای نازنین فریاد رس
۵
خالد اگر بیروی تو زیبای بر گل بنگرد
شرمنده باد از روی تو، ای نازنین فریاد رس
نظرات