
خالد نقشبندی
غزل شماره ۴
۱
جز تو سرمایه جان نیست مرا
بی تو سودای جنان نیست مرا
۲
کی کنم قول کسی در حق تو
گوش جز تو به جهان نیست مرا
۳
گر شوم از سو کوی تو جدا
غیر فریاد و فغان نیست مرا
۴
بی وصالت که جز او مایه عیش
نیست شادی به روان، نیست مرا
۵
به وفای تو که تا روز وفات
جز وفا از تو گمان نیست مرا
نظرات