
خالد نقشبندی
غزل شماره ۴۱
۱
الا ای جامه صبر از غمت چاک
ترحم، قددنت للموت مرضاک
۲
تو رفتی، لشکر جانهات در پی
فیاطوبی لروح کان یلقاک
۳
به فرقم پای استغنا نهادی
بلندم ساختی الله ابقاک
۴
به سوگند و عهودت دل نبندم
فان الرب بالاخلاف رباک
۵
به فردوسم مخوان زاهد که بی او
لدی اهل النهی ماطاب طوباک
۶
ز خاک ار لاله سان فردا برآیم
ترانی هکذا حیران سیماک
۷
به مژگان می درد خالد پس از مرگ
تجاه اللحد حتی نال مثواک
نظرات