
خالد نقشبندی
غزل شماره ۵۴
۱
ای زلف تو ماه را نقابی
والیل ز موی تست تابی
۲
با مهر رخت زمین چه حاجت؟
دارد به مهی و آفتابی
۳
از شرم بلندی تو کیوان
شد در پس پنج و شش حجابی
۴
شیطان منشان دشمنت را
شمشیر تو اشهب الشهابی
۵
بر سیخ سنانت درگه کین
باشد دل دشمنان کبابی
۶
با معرفت تو لوح محفوظ
یک حرف نباشد از کتابی
۷
دریای محیط و چرخ اطلس
از قلزم همتت حبابی
۸
خالد چه زنی دم از صفاتش؟
حدی چو ندارد و حسابی
نظرات