خالد نقشبندی

خالد نقشبندی

غزل شماره ۶

۱

می‌رسد گر شوی تو دور از ما

تا سمک اشک و آه تا به سما

۲

دل به کویت چنان شده است اسیر

ابدا لیس یرفع القدما

۳

دیده جویای خاک درگه توست

ترب اقدامکم یزیل عمی

۴

بی‌جمال تو گر روم به بهشت

لا اری الروح بل اری الما

۵

دم به دم در فراقت ای همدم

تمزج العین بالدموع دما

۶

دل هدف پیش تیر غمزه توست

لحظ عینیک لورمی کرما

۷

خالد از عشق تو چه چاره کند؟

خالق العرش بالهوی حکما

تصاویر و صوت

نظرات