
خالد نقشبندی
قطعه شماره ۶
۱
هزبر بیشه مردی سلیم بن محمود آنکه
به نوک نیزه اش بس عقده واناشده، واشد
۲
ز کینش رزمگه شد دشت چین از بس تن بی جان
تو می گوئی ز جبهه ش قابض الارواح هویدا شد
۳
تمنا داشت پیش شیر شیران داور اعظم
کشد خود را و آخر عمر او در این تمنا شد
۴
بسوی آشیان قدس در پرواز شد جانش
روانش طوطی نرهتگه فردوس اعلی شد
۵
به ماتم داریش آشفته شد شاهنشه ایران
به چشمش روز روشن چون شب تاریک یلدا شد
۶
ز مرگ او بسی آه و دریغا در جهان افتاد
همین تاریخ سال مرگ او آه و دریغا شد
نظرات