خیام

خیام

رباعی شمارهٔ ۱۱۲

۱

ای پیر خردمند پگه‌تر برخیز

و آن کودک خاکبیز را بنگر تیز

۲

پندش ده گو که نرم نرمک می‌بیز

مغز سر کیقباد و چشم پرویز

تصاویر و صوت

نسخهٔ چاپی و مصور رباعیات خیام - تصحیح فروغی، تصاویر محمد تجویدی، خط جواد شریفی - امیرکبیر - ۱۳۵۴ » تصویر 58
داوود ملک زاده :
زهرا بهمنی :
نازنین بازیان :
علی قلندری :

نظرات

user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۳/۱۰ - ۱۱:۱۶:۳۲
کودک نامی گنگ است و به بچه به هر سنی میشود گفت اما شاید هیچ زبانی به اندازه فارسی واژه برایش ندارد نخست نوزاد سپس شیر خوار تا یک ساله سپستر نوپا تا سه ساله و خرد سال تا نوباوه بعد نوجوان و بعد همانا ( البته) جوان و میان سال و پیر و کهنسال زهی شکرپاره پارسی
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۳/۱۰ - ۱۱:۱۸:۰۳
تیز نگریستن یعنی دقت کردن
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۳/۱۰ - ۱۱:۵۰:۲۲
بنیاد بر فرهنگنامه ایرانیکا شاهی که نام کی بر نامش افزوده باشد از خانواده کیانیان است مانند کی قباد و اصل و فرگان ( original) کی گوییا کووی است که با king همستاک است
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۳/۱۰ - ۱۱:۵۳:۲۲
به سویدی هم لغت شاه با کی همریشه است
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۳/۱۰ - ۱۲:۱۰:۴۴
از هر چیز که بگذرم چشم پرویز را باید تیز دید او همه نیکویی های جهان را دیده 11000 استر داشته است و نیک ترین اسب او شبدیز بوده است که دیز یعنی رنگ و شبدیز یعنی شبرنگ و دلبرش مهرویی ارمنی و زیبا بوده است و رویهمرفته ریختن چشم پرویز داستان تکان دهنده ای است اگر ریز ببینیم ، سر کی کواد هم که جای جاه طلبی و برتری خواهی است ریخته است حکیم سخت در حال اندیشیدن بوده است و در برابر بر باد رفتن حاصل عمر در جهان خود را شگفت زده می نماید
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۳/۱۱ - ۰۵:۰۱:۵۰
برای دقت لغت درنگ را هم داریم
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۳/۱۱ - ۰۵:۰۲:۴۷
دقیق به عربی معنی اولش ارد است ولی معنی دقیقدر فارسی را هم میدهد
user_image
عرفان
۱۳۹۲/۱۲/۲۶ - ۱۲:۰۵:۲۵
در مصراع سوم یک "واو" جا افتاده:پندش ده و گو که نرم نرمک می‌بیز
user_image
بهرام مشهور
۱۳۹۴/۰۲/۰۷ - ۱۵:۵۶:۵۱
در دوبیتی های پایان گرفته ( مختوم ) به حرف "ز" از خیّآم ، جای یک رباعی را خالی گذاشته اید که خواهشمندم بدین گونه درج فرمائید :بازی بودم پریدم از عالم راز تا زو طلبم واسطه عمر درازاینجا چو نیافتم کسی همدم ( یا محرم ) راززان در که درون شدم برون رفتم باز
user_image
lyam
۱۳۹۴/۰۲/۰۷ - ۱۹:۱۶:۴۶
گمان میکردم چهار پاره استجناب مشهور هم چهار پاره ی بازی بودم پریدم از عالم رازتا زو طلبم واسطه عمر درازاینجا چو نیافتم کسی همدم ( یا محرم ) راززان در که درون شدم برون رفتم بازرا رباعی ذکر کرده اندلطفاً توضیح دهیدبا احترام لیام
user_image
الهه
۱۳۹۸/۱۲/۲۳ - ۱۲:۱۸:۵۳
بیت دوم رو کسی توضیح بده سپاس مندم
user_image
nabavar
۱۳۹۸/۱۲/۲۳ - ۱۴:۰۷:۳۷
گرامی الههپندش ده گو که نرم نرمک می‌بیزمغز سر کیقباد و چشم پرویزمی گوید : نصیحت ش کن و بگو که این خاک که می ریزی را آرام تر بریز که سرِ کیقباد است و چشم خسرو پرویز منظورش اینست که درین خاک هزاران راز نهفته است ، و آنرا سرسری مگیر و اندیشه کن
user_image
افسانه چراغی
۱۳۹۹/۱۱/۱۷ - ۰۳:۳۷:۴۱
به نظرم بین «پگه» و «تر» باید فاصله باشد. زمان پگاه مشخص است دیگر به «تر» نیاز ندارد. تر به معنی تازه و باطراوت و شاداب است. از پیر خردمند می‌خواهد که پگاه، شاداب و سرحال به کودکی که خاک‌بیزی می‌کند، با دقت نگاه کند.
user_image
حبیب شاکر
۱۴۰۲/۰۲/۱۲ - ۰۹:۴۹:۲۷
سلام بر همراهان همیشگی  دنیای عجیبیست خدا میداند  می زاید و می پرورد و میراند  چیزی ندهد که عاقبت نستاند  جزحسرت و داغی که بدل می ماند  سپاس از دوستان