خیام

خیام

رباعی شمارهٔ ۱۳۳

۱

هر یک چندی یکی برآید که منم

با نعمت و با سیم و زر آید که منم

۲

چون کارک او نظام گیرد روزی

ناگه اجل از کمین برآید که منم

تصاویر و صوت

نسخهٔ چاپی و مصور رباعیات خیام - تصحیح فروغی، تصاویر محمد تجویدی، خط جواد شریفی - امیرکبیر - ۱۳۵۴ » تصویر 65
داوود ملک زاده :
زهرا بهمنی :
علی قلندری :

نظرات

user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۴/۱۵ - ۱۶:۲۸:۲۲
از ناگه لغت زیبای ناگهایند را ساخته اند که معنی اورژانسی می دهد و فوری .
user_image
رضا بسطامی
۱۳۹۷/۰۱/۰۶ - ۰۵:۲۳:۲۲
حکیم در این رباعی به تناسخ اشاره کرده است همان مرده و زنده شدن ما در زمان های مختلف است که خود بی خبریم
user_image
مارشال
۱۳۹۷/۰۶/۲۷ - ۱۵:۲۴:۰۱
دوستان سلام ،معنی مصرع سوم برام سنگینه ،لطفا ،کارک ؟؟؟
user_image
مهرداد پارسا
۱۳۹۷/۰۹/۱۹ - ۰۸:۳۷:۲۰
جناب مارشال،«کارک» ترکیبی از از واژه «کار» و شانه تصغیر و کوجکی »ک» در انتهای آن است. مثل واژه «پسرک» که برای پسربچه بکار می رود.اینجا «کارک» بکار رفته تا نشان بدهد که تمام امور و احوالاتی که در دنیا بر آدمی می گذرد کوچک است. نوعی کنایه کوچک بودن کارها و گذارا بودن آنها.
user_image
وجود
۱۳۹۸/۰۲/۰۲ - ۰۰:۴۸:۵۱
به به چقدر زیبا انسان غافل و مغرور و مست زر و سیم و قدرت و هوشیار به کار دنیا رو به تصویر کشیده که ناگه اجل از کمین برآید که منم و آن من من کردنهای او را با خود به زیر خاک میبرد.درود بر خیام.
user_image
علی
۱۳۹۸/۰۳/۱۷ - ۱۱:۴۰:۳۸
درود به همه عزیزان معنی که من برای این رباعی خیام یافتم اینه هر از چند سالی یکی پیدا میشه که میگه منم و فلان و پیسار ..یعنی خیلی منم منم می‌کنه ..با نعمت خیلی زیادی که داره و با اون طلا و نقره ای که به دست آورده منم منم می‌کنه .. درست زمانیکه کارک او یعنی کار کوچیک اون نظم و نظامی میگیره یعنی به جورایی رو غلط میوفته و به کام دلش میرسه . یکهو اجل از کمینش درمیاد و میگه منم!
user_image
مهدیار
۱۳۹۸/۰۳/۳۰ - ۰۵:۵۹:۴۱
مصرع اول اینگونه صحیح است:هر چند یکی ، بکی برآید که منمو معنای آن این است:هر چند سال یکبار یا هر چند ماه یکبار ، یک نفر با ادعای کسی بودن ظاهر میگردد
user_image
احمد نیکو
۱۳۹۹/۰۵/۱۴ - ۱۲:۱۶:۰۳
هر یک چندی یکی برآید که منمبا نعمت و با سیم و زر آید که منمچون کارک او نظام گیرد روزیناگه اجل از کمین درآید که منم
user_image
حبیب شاکر
۱۴۰۲/۰۴/۲۹ - ۱۲:۲۱:۰۳
سلام بر همسفران  هردم ز معلم و پدر یا مادر  خوردیم به خردی لگد و چوب تر  دوران شباب هم به حسرت شد طی با پیری مان درد و اجل شدهمسر (همبر) سپاس از همه دوستان