خیام

خیام

رباعی شمارهٔ ۱۴۲

۱

قانع به یک استخوان چو کرکس بودن

به ز آن که طفیل خوان ناکس بودن

۲

با نان جوین خویش حقا که به است

که‌آلوده و پالوده هر خس بودن

تصاویر و صوت

نسخهٔ چاپی و مصور رباعیات خیام - تصحیح فروغی، تصاویر محمد تجویدی، خط جواد شریفی - امیرکبیر - ۱۳۵۴ » تصویر 68
داوود ملک زاده :
زهرا بهمنی :
نازنین بازیان :
علی قلندری :

نظرات

user_image
علیرضا
۱۳۹۲/۰۲/۱۲ - ۱۴:۲۳:۵۰
طفیل به معنای انگل و سربار ومهمان ناخوانده است و کوچک مردی بوده عرب که هر گاه گروهی به مهمانی میرفته اند نا خوانده همراه میشده
user_image
ولگرد
۱۳۹۴/۱۱/۱۴ - ۱۰:۱۵:۲۶
طبق تصحیح محمد علی فروغی مصراع آخر بدین گونه است: "کالوده به پالوده هر خس بودن".
user_image
مهبد
۱۳۹۶/۱۱/۲۸ - ۲۱:۲۵:۲۷
باستانی پاریزی در مقدمه ی رباعیات اوحدین کرمانی این رباعی را به اوحدین کرمانی نسبت می دهد .قانع به یک استخوان چو کرکس بودن / به زانکه طفیل خوان ناکس بودنبا قرص جوین خویشتن بهتر از آن / کالوده ی پالوده ی هر خس بودن
user_image
احمد نیکو
۱۳۹۸/۱۱/۱۷ - ۱۴:۱۱:۵۹
رباعی بدین متن صحیح است:قانع به یک استخوان چو کرکس بودنبه ز آن که طفیل خوان ناکس بودنبا نان جوین خویش حقا که به استکالوده به پالوده هر خس بودن" پالوده یک نوع فالوده می باشد که در زمان قدیم با همان مواد فالوده اما با دانه های درشت ترتهیه می کردند"
user_image
حبیب شاکر
۱۴۰۲/۰۶/۱۸ - ۲۳:۴۸:۲۹
سلام بر دوستان گرانقدر  آواره شوی چو شیری اندر صحرا  یا محض خطر دل بزنی بر دریا  بهتر که برای استخوانی چون سگ  بوسی ز هزار بی سر و پایی.پا  سپاس از دوستان عزیز