خیام

خیام

رباعی شمارهٔ ۱۶

۱

این کوزه که آبخوارهٔ مزدوری‌ست

از دیدهٔ شاهی و دل دستوری‌ست

۲

هر کاسهٔ می که بر کف مخموری‌ست

از عارض مستی و لب مستوری‌ست

تصاویر و صوت

نسخهٔ چاپی و مصور رباعیات خیام - تصحیح فروغی، تصاویر محمد تجویدی، خط جواد شریفی - امیرکبیر - ۱۳۵۴ » تصویر 23
زهرا شیبانی :
زهرا بهمنی :
علی قلندری :
نازنین بازیان :

نظرات

user_image
داوود
۱۳۸۸/۰۹/۰۶ - ۰۴:۰۲:۳۵
باز هم اشاره به ناپایداری هستی
user_image
آرش
۱۳۸۹/۰۶/۰۶ - ۱۲:۴۶:۴۳
همانطور که "دُستور" با "ی" نکره همراه است، شاه نیز باید با "ی" نکره بیاید. "شاهست" باید به "شاهی" تبدیل شود
پاسخ: با تشکر، با تصحیح فروغی مقابله شد و متأسفانه ;) وضعیت بدتر شد. با استناد به این تصحیح، «شاهست» را با «شاهیست» جایگزین کردم، «شاهیست» در این حالت «شاهیس» باید خوانده شود، این کار در عروض قدیم جایز بوده.
user_image
آ
۱۳۸۹/۰۷/۰۸ - ۱۴:۴۴:۰۱
نباید شاهست تبدیل به شاهیست بشود بلکه باید است حذف شده و ی نکره به آخر شاه افزوده شود. با تشکر
پاسخ: متوجه فرمایش شما هستم، استناد من در تصحیح قبلی به تصحیح مرحوم فروغی است. قید «متأسفانه» را هم در
پاسخ پیشین به این دلیل آوردم که به نظرم «شاهیست» زیبا نیست و همان «شاهی» بهتر است. اما در تصحیحات تلاش می‌کنیم بیش از آن که به زیبایی یا حتی درستی تصحیح توجه کنیم به مستند بودن آن اتکا کنیم و به همین دلیل در تصحیح این رباعی حداقل تا زمانی که سند معتبری پیدا نکنیم «شاهی» را جایگزین «شاهیست» نمی‌کنیم.
user_image
فریبرز مالکی
۱۳۹۱/۱۱/۲۱ - ۱۰:۰۷:۳۶
از دیده شاهی و دل دستوریست
user_image
دکتر ترابی
۱۳۹۳/۰۶/۰۳ - ۱۴:۵۴:۴۶
دوستان ، به ترکیب رباعی توجه فرمایید:در هر چهار مصرع تنها یک فعل به کار رفته استمزدوریست ، دستوریست ، مخموریست و مستوریستبی گمان شاهیست نادرست و نابجاست صورت درست مانند مصراع پایانی چهار پاره از دیده شاهی و دل دستوریست بوده است
user_image
هادی رسولی فر
۱۳۹۵/۱۱/۰۵ - ۱۷:۵۱:۰۹
متن این رباعی بدین وزن صحیح است:این کوزه که آبخوارهٔ مزدوریستاز دیدهٔ شاهی و دل دستوریستهر کاسهٔ می که بر کف مخموریستاز عارض مستی و لب مستوریستاز گنجور عزیز خواهشمندم تصحیح کنه آهنگ شعر در یک مصرع با تکرار دوفعل هم وزن به هم خوردهواین منطقی نیست
user_image
آژنگ
۱۳۹۷/۰۸/۰۴ - ۲۰:۰۱:۵۶
دوستان ممنون میشم اگر معنی (تفسیر) این رباعی رو یاد داشت کنید ، و واقعا ممنون بابت این سایت من به تازگی با خیام آشنا شدم به لطف شما .
user_image
مجتبی کلانی
۱۳۹۷/۱۱/۰۹ - ۱۹:۳۴:۱۹
در
پاسخ آژنگ گرامیخیلی ساده خیام می‌گوید ظرف آب مزدور از خاک شاه و وزیر است کاسه‌ی می مخموراز خاک مست و انسان عیب پوش است یا انسان باگذشتالبته شما به نیکی آگاه هستید که در شعر خیام مرگ و تبدیل به خاک و رستن گیاه از خاک و یا ساخت خشت و کوزه و کاسه از گل ماحصل جنازه آدمی، کلید واژه استخیام باهوش‌ترین شاعر ایران زمین است
user_image
ساکت
۱۳۹۸/۰۶/۱۲ - ۰۳:۱۳:۳۹
در این رباعی موضوع ناپایداری جهان و نابودی همه انسانها از شاه و وزیر گرفته تا مست و مستوره به تصویر کشیده شده است. این موضوع در اغلب رباعیات خیام مورد توجه بوده و میتوان آن را یکی از ویژگیهای رباعیات اصیل او به شمار آورد. در این رباعی نیز از طریق یک تصویر تکان دهنده که در آن کوزه یک کارگر ساده مزدبگیر از چشم شاه و قلب وزیر سرشته شده است، موضوع ناپایداری جهان و حیات فانی انسانها مورد توجه قرار گرفته است. همین مضمون در بیت دوم تکرار شده و جای کوزه را کاسه و جای شاه و وزیر را مست و مستوره (دختر پاکدامن و پرده‌نشین) گرفته است. دل نبستن به سلطنت و وزارت و جمال و کمال پیام دیگر این رباعی است که به طور غیرمستقیم با خواننده در میان گذاشته شده است.
user_image
ساکت
۱۳۹۸/۰۹/۱۵ - ۱۴:۰۹:۴۴
لطفا از کانال تلگرامی من با عنوان همراه با خیام دیدن فرمایید به آدرس:پیوند به وبگاه بیرونی
user_image
سعید
۱۳۹۸/۱۱/۰۸ - ۲۲:۱۰:۱۴
گنجور عزیز لطفا شعر را تصحیح فرمایید : این کوزه که آبخوارهٔ مزدوریستاز دیدهٔ شاهی و دل دستوریستهر کاسهٔ می که بر کف مخموریستاز عارض مستی و لب مستوریست ممنون
user_image
الهه رهرونیا
۱۳۹۹/۰۳/۰۲ - ۰۷:۲۱:۴۲
دوستان گرامی در بیت دوم واژه « شاهیست» به نظر نادرست است و وزن شعر را به هم می‌ریزد. بجای آن باید « شاهی» ( یک شاه(ی) نکره) قرار داد تا درست باشد. مصرع‌های پسین نیز تابع همین وزن ادامه پیدا کرده‌اند.
user_image
احمد نیکو
۱۳۹۹/۰۶/۰۸ - ۰۳:۲۵:۵۳
متن بیت اول بدین صورت می باشد:این کوزه که آبخوارۀ مزدوریستاز دیدهٔ شاهی و دل دستوریست
user_image
رضا رستمی
۱۴۰۰/۰۸/۰۱ - ۱۰:۰۸:۲۷
دوستان سلام بعضی از دوستان بسیار به واژه ی (شاهیست)در مصرع دوم ایراد میگیرند و درخواست اصلاح این واژه را به (شاهی)دارند خدمتتون عرض کنم متن شعر همانند متن اورده شده در نسخه ی استاد فروغی هست و اگر میخواهید ایرادی بگیرید لطفا با مستندات بیان بفرمایید
user_image
حبیب شاکر
۱۴۰۰/۱۱/۲۷ - ۱۱:۱۹:۰۶
سلام این کوزه که آبشخور مستی بوده ست شاید ز شهی صورت و دستی بوده ست تحقیر مکن هر آنکه خوارش بینی کاین قاعده ی جهان هستی بوده ست
user_image
میم نون
۱۴۰۱/۰۴/۰۶ - ۲۱:۱۴:۲۱
تخصص ادبی ندارم ولی این رو برداشت می کنم از این رباعی این کوزه که آبخواره ی مزدوریست: اینکه کوزه  از جهت نگه داشتن آب،مزدش این شده که یک ظرف سیراب باشه از دیده شاهی و دل دستوریست:اگر از دیدگاه شاه و وزیر که نسبت به رعیت دارند به کوزه نگاه کنی،مزدور محسوب می شه در صورتی که از دیدگاه ما: هر کاسه می که بر کف مخموری است:هر کاسه شرابی که در دست آدم خمار قرار می گیره از عارض مستی و لب مستوریست: بابت سرمست بودن غرق بودن و لذت بردن از مستیِ و سکوت ناشی از  رضایتشِ یعنی سیستم طوری نیست که بابت توانایی هات مزد بگیری،از توانایی هایی مزد می گیری که مست باشی از وجودشون
user_image
محمود آزاد
۱۴۰۱/۱۰/۲۸ - ۰۸:۲۲:۰۱
به نام آفریننده‌ی هستی گاهی خداوند در چیزی یا کسی آشکار می‌گردد در سده‌ی پنجم هجری در خیام
user_image
فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد)
۱۴۰۲/۰۴/۰۶ - ۰۷:۱۳:۴۴
این کوزه که آبخواره یِ مزدوری ست / از دیده یِ شاهی و دلِ دستوری ست هر کاسه یِ مِی که بر کفِ مَخموری ست / از عارضِ مستی و لبِ مستوری ست   - دیده (چشم), دل (قلب), عارض(صورت) و لب, اعضایِ موردِ نیاز برایِ عشقبازی است - آبخواره: ظرفِ نوشیدن آب - کوزه, کاسه و هر ظرف سفالین دیگر ساخته شده از خاک,  نمادِ درگذشتگان و مُردگانی است که با گذر زمان به خاک تبدیل شده و از آنها ظروفِ سفالین ساخته شده که اکنون با حسرت نظاره گر زندگی کردنِ ما هستند. - مزدور: مُزد (حقوق) بگیر, در اینجا لشگری یا کشوریِ دون پایه, سرباز - دستور: در اینجا وزیر که با شاه و سربازِ مزدور تناسب دارد. - مَخمور: مست و خمارآلود, در اینجا فرد بی ارزش و بی فایده - عارضِ مستی: مست در اینجا چشمِ مست است که زیبایی صورت را چندین برابر می کند! - مستور: پرده نشین, پوشیده روی, در گذشته زیبارویان از چشم مردم دور نگاه داشته می شدند, بعضا مجازات نگاه به زنانِ پادشاه, مرگ بود. همچنین زیبارویان برای رفت و آمد در جامعه و شرکت در مراسم ها از نقاب یا پوشیه استفاده می کردند. این رباعی نیز همچون دیگر رباعیات خیام , بی وفایی دنیا را گوشزد می کند و تاکید بر آن دارد که هرکس در هر مقامی که باشد سرانجامش نیستی و با خاک یکسان شدن است. بنابراین نیاز به غرور و فخرفروشی در این زندگی چند روزه دنیا نیست و باید از لحظات این زندگی کوتاه نهایت لذت و شادمانی را برد. شاید این رباعی با این چند بیت غزل ۲۵ حافظ بی ارتباط نباشد:   به هست و نیست مَرَنجان ضمیر و خوش می باش / که نیستی است سرانجامِ هر کمال که هست به بال و پَر مَرو از رَه که تیرِِ پرتابی / هوا گرفت زمانی ولی به خاک نشست   ویندزور> اونتاریو> کانادا  {۲۷ ژوئن ۲۰۲۳}
user_image
۹۱۲۴۶۴۳۳۹۶ farhad
۱۴۰۳/۰۴/۰۳ - ۰۶:۲۴:۱۰
با توجه به بیت قبلی که دسته کوزه رو دست ادمی که قبلا بر گردن یاری بوده تشبیه میکنه به نظرم این بیت هم تشبیه اعضای بدن هست نه شاه و وزیر و .... من برداشتم این هست که کاسه ای که کوزه به آن می می‌ریزد منظوره خیام این است که کاسه جلوی کوزه از لب های معشوق ساخته شده( هر کاسه می که بر کف مخموریست از عارض مستی و لب مستوریست). همه اشعار خیام رو میشناسیم نمیشه از حقیقت دور شد به تصویر مربوط به بیت هم دقت کنید.به نظر شما کاسه و کوزه از کجای بدن ساخته شدن؟ ممنون میشم نظرتون رو بگید