خیام

خیام

رباعی شمارهٔ ۴

۱

گر می نخوری طعنه مزن مستان را

بنیاد مکن تو حیله و دستان را

۲

تو غره بدان مشو که می می‌نخوری

صد لقمه خوری که می غلام است آن را

تصاویر و صوت

نسخهٔ چاپی و مصور رباعیات خیام - تصحیح فروغی، تصاویر محمد تجویدی، خط جواد شریفی - امیرکبیر - ۱۳۵۴ » تصویر 18
احسان اسماعیلی :
داوود ملک زاده :
زهرا بهمنی :
محمد علی قدمیاری :
نازنین بازیان :
علی پورزارع :
علی قلندری :

نظرات

user_image
علیرضا
۱۳۸۷/۰۳/۱۴ - ۲۲:۰۸:۰۶
خیام توی این قسمت شعرش از ناصحانی که اون رو یه می خواره میدونستن گله می کنه البته شاعرای دیگه مثل حافظ هم از این بدبختی ها داشتن چون حافظ هم به این مضمون میگه واعظان کاین جلوه بر محراب ومنبر می کنند چون به خلوت می روند ان کار دیگر می کنند
user_image
آمیس
۱۳۸۸/۰۲/۱۳ - ۰۰:۳۵:۳۴
از قدیم گفتند : "مستی و راستی" تو قرآن هم به این مضمون اومده که در شراب منافعی هست ولی ضررهاش بیشتره به همین دلیل حرام و گناهه.این بیت به آدمهای دو رو هم می تونه اشاره داشته باشه؛ آدمهایی که چون می نمی خورن خودشون رو خوب می دونند ولی مال حروم می خورند و هزار کار دیگه می کنند. کاش خدا به همه آدمها اجازه میداد لااقل یکبار جلوی همه می بخورن اونوقت حقیقت وجود و باطن آدمها معلوم می شد.
user_image
هومن
۱۳۸۸/۰۸/۲۰ - ۰۵:۱۶:۰۹
اینکه بتوان منظور حقیقی خیام را از پشت سد الفاظ و کلام استخراج کرد, واقعا هنری است که شاید فقط خود خیام از عهده آن برآید. این بزرگان ادعایی در مسلمانی ندارند و البته منظور خیام اینست که خودت را نیز در نظر بگیر, قبل از اینکه به دیگران طعنه گناه بزنی.حافظ می فرماید:گر مسلمانی از اینست که حافظ داردوای اگر از پس امروز بود فردایی
user_image
ف-ش
۱۳۸۸/۰۸/۲۸ - ۰۲:۲۷:۴۱
در بعضی رباعیات خیام به می معمولی اشاره شده ودر بعضی معنای عالیتری دارددر این مصرع که میگوید" صد لقمه خوری که می غلام است آنرا" ظاهرا حرمت می مطرح است وآنرا قبول دارد ولی میگوید آنکه غره است به اینکه می نمیخورد صد لقمه بد تر از می میخورد ومتوجه نیست انسان مغروربسیاری از کارهایش خراب است و میخواره براو ترجیح دارددر عین حال نمیشود گفت معنای سمبلیک می دراین رباعی درنظر نبوده است به قرینه اینکه کسیکه طعنه به میخواره معمولی میزند مسلم نیست که اهل حیله ودستان باشد شاید از صداقت بگوید ولی آنکه به مستی عارف طعنه میزند به حیله و فریب خود نزدیکتراست
user_image
علی بی ستاره
۱۳۸۸/۱۱/۱۸ - ۲۰:۴۵:۱۴
در
پاسخ به ف-ش باید بگویم که از نظر خیام در جهان هیچ چیزی عالیتر از خود می نیست:تا زهره و مه در آسمان گشت پدیدبهتر ز می ناب کسی هیچ ندیدمن در عجبم ز می فروشان کا یشانبه زان چه فروشند چه خواهند خرید
user_image
علی بی ستاره
۱۳۸۸/۱۱/۱۸ - ۲۰:۴۶:۵۴
حافظ هم می گوید:ترسم که صرفهء نبرد روز باز خواستنان حلال شیخ ز آب حرام ما
user_image
محمودی
۱۳۸۹/۰۴/۰۸ - ۱۶:۱۳:۲۹
طعنه بر ما مزن ای دوست که خود معترفیمدف زنان بر سر بازار به رسوایی خویش
user_image
مجید سیدی
۱۳۸۹/۰۵/۱۸ - ۲۳:۲۰:۳۵
حافظ می فرماید:ترسم که روز حشر عنان بر عنان رودتسبیح شیخ و خرقه رند شرابخوار
user_image
میلاد
۱۳۸۹/۰۷/۱۱ - ۰۵:۲۷:۱۶
من از خیام چنان فهمیدم که منظور او از (می)شراب انگوری میباشد چو می گوید چندان بخورم شراب کین بوی شراب اید زطراب من روم زیر طراب چون رسد بر سر گذار من مخموری از بوی شراب من شود مست وخراب
user_image
فرهاد عبدی
۱۳۸۹/۰۹/۲۸ - ۱۰:۱۲:۵۷
درود به همه دوستانبا احترام به نظر همه، نظرم راجع به این شعر: خیام خواسته بگه که اول خودتو اصلا کن بعد از دیگران خورده بگیر
user_image
عجمی
۱۳۹۰/۰۱/۱۰ - ۱۰:۴۶:۱۵
واقعا خیلی از آدم ها خطا های تعریف شده را انجام نمی دهند اما نادر ستی های زیادی را در می انگارند که خیلی زیان بار تر از خطا های معروفه
user_image
محمدحسن
۱۳۹۰/۱۰/۳۰ - ۱۱:۲۴:۰۵
من کوچیکتر از این حرفام ولی فکر کنم می در بیت اول مفهوم استعاری داره و در بیت دوم معنی خود می میده
user_image
امید
۱۳۹۰/۱۱/۱۳ - ۱۵:۰۴:۵۵
من هم با
پاسخ "علی بی ستاره" عزیز به "ف-ش" موافقم‏"ف-ش" گرامیشما توی خیلی از حاشیه نوشت هایی که داشتین اعتقاد به یک مفهوم عالیتر برای شراب دارین در صورتی که شخصی که می خواد همین لحظه رو خوش باشه و از فکر گذشته و آینده رهایی پیدا کنه ، هیچ شرابی واسش عزیزتر و عالی تر از شراب فیزیکی نیست!
user_image
Mehdi
۱۳۹۰/۱۲/۲۵ - ۰۳:۰۶:۲۲
با توجه به شخصیت خیام گمان نمی کنم که می خوری منظور واقعی او باشد بلکه مفهوم استعاری و کنایه از امورات روزانه خیلی ازانسانها است که حرام تر از می خواریست ولی بسبب وفور اتفاق به امری عادی تبدیل شده و حرمت خود را از دست داده است.
user_image
یونس
۱۳۹۱/۰۴/۰۷ - ۰۴:۳۳:۲۸
دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم با کافران چه کارت گر بت نمی پرستی
user_image
ارسلان اشرفی
۱۳۹۱/۰۸/۰۹ - ۰۷:۰۵:۱۰
باسلام وعرض ادب خدمت همه عزیزانی که نظرات خود را نوشته اند ولی لازم میدانم خدمت دوستان عرض کنم کلمات واصطلاحات عرفانی معانی دیگری غیر از معانی ظاهری روز مره دارندوهیچکدام از عرفا اهل شراب ظاهری نبوده اند.لطفا برای آگاهی بیشتر به کتاب لغات واصطلاحات عرفانی مراجعه فرمایید
پاسخ خود راخواهید یافت
user_image
سعید
۱۳۹۲/۰۴/۲۴ - ۱۶:۰۴:۱۰
سلام. حال یک شاعر د هنگام نوشتن شعر شوریدس ما هر چقدرم در مورد شعر ها نظر بدیم باز هم به مفهوم اصلی که خود شاعر داشته نخواهیم رسید.علامه ک نیستیم دیگه فوقش دکترا ادبیات داریم فقط میتونیم گوشه هاییشو نقد کنیم خیام ادم بزرگیست
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۴/۲۴ - ۱۶:۳۴:۴۵
ناساز و مخالفم هر کسی اگر هنگام سرودن منگ و شوریده شود خیام خردور و نیکرای است .
user_image
محمد
۱۳۹۲/۰۴/۲۵ - ۰۷:۱۲:۰۲
ببخشید آقای امین کیخا شما که کارتان شکار واژه است راستی فامیلی خودتان کِی خا درست است یا کیخا و لطفا هرکدام درستند معنی آن را بنویسید
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۴/۲۵ - ۰۷:۱۴:۳۱
با درود به تو محمد جان کیخا یا کی خا یا کیخوا یعنی کدخدا و وارون کدبانو است . سپاس که نوشتارک هایم را می خوانید .
user_image
خیام
۱۳۹۲/۰۴/۲۶ - ۱۳:۲۴:۰۶
سلاممی نوش که عمر جاودانی اینستخود حاصلت از دور جوانی اینستهنگام گل و مل است ویاران سرمستخوش باش دمی که زندگانی اینستخیام
user_image
خیام
۱۳۹۲/۰۴/۲۶ - ۱۳:۳۶:۱۳
بنظرم این شاعر بزرگ می نخورده و اگر هم خورده باشه برای امتحان بوده که بفهمه این می که بیشتر شیخ و اشخاص دیگر میخورند چه طعمی داره منظور ایشان از می که در بیشتر رباعیاتش امده،بنظر من همین میتونه باشهبا تشکر
user_image
شکوه
۱۳۹۲/۰۴/۲۶ - ۱۳:۴۷:۵۳
خیام جان درود کتاب سیمای خیام از فتح اله همایونی را به شما پیشنهاد میکنم
user_image
خیام
۱۳۹۲/۰۴/۲۷ - ۰۴:۰۱:۳۷
شکوه عزیز این کتاب در مورد چی هست حالا؟
user_image
خیامkhayyam
۱۳۹۲/۰۴/۲۷ - ۰۵:۱۲:۴۵
می خوردن و شاد بودن ایین من استفارغ بودن زکفر و دین،دین من استگفتم به عروس دهر کابین تو چیست؟گفتا دل خرم تو ایین من است
user_image
خیامkhayyam
۱۳۹۲/۰۴/۲۸ - ۱۳:۳۳:۱۱
دوستان عزیز نزدیک به شش سال پیش یه فیلم در مورد عمر خیام نشون میداد.کسی اسم فیلم رو میدونه؟
user_image
محمد
۱۳۹۲/۰۴/۲۹ - ۱۵:۲۲:۴۹
سلام آقا امین ببخشید شما لر زبانید یا نه چون ما لر زبانیم و در لری به کدخدا میگوییم کیخا حال در مورد فامیلی شما کمی شک داشتم که معنی کدخدا میدهد یا نه خیلی از شما ممنون ودرود بر اخلاقتان چون من فکر میکردم که شما با عصبانیت جواب دهی
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۴/۲۹ - ۱۶:۱۳:۲۶
درود به شما البته لر هستم و لری پیچیده ای هم میدانم انقدر که نزدیک به پهلوی است ! و البته در خدمت پیشرفت فارسی از ان سود می برم . به شما هم درود، از این که نوشتارک هایم را می خوانی سپاسدارم .
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۴/۲۹ - ۱۶:۱۴:۳۶
بله کیخا هونت نمیره !
user_image
محمد
۱۳۹۲/۰۴/۳۱ - ۰۵:۵۱:۱۳
ببخشید آقا امین کجا استان لرستان زنه ای می کید خرم آوه وروگرد البته فکر نمیکم وروگردی بویی
user_image
محمد
۱۳۹۳/۰۴/۲۸ - ۰۳:۰۵:۵۱
امروز رفته بودم سوپری محل یه کیک وآبمیوه بزنم بدن چنتاازهم محلی ها اومدن اونجا همه میگن زشته گناه داره امروز قتله خوب یکی نیست بگه مگه من قتل کردن که زشته یادارم دزدی میکنم یه لقمه کیکو زهرمون کردن رفتگر می نخوری طعنه مزن مستانرابنیاد مکن تو حیله و دستانراتو غره بدان مشو که می مینخوریصد لقمه خوری که می غلام‌ست آنرا
user_image
t
۱۳۹۳/۱۲/۲۱ - ۱۶:۳۷:۴۹
اگر فقط یک لحظه توجه کنید می بینید که منظوره خیام به کسانیست که شراب را ممنوع کردند
user_image
بهمن
۱۳۹۴/۰۲/۲۹ - ۰۸:۰۹:۰۲
مسلمانان قشری اصلا نمیتوانند تصور کنند که حافظ و خیام شراب بنوشند و سعی میکنند یک جوری به شراب یک معنی عرفانی بدهند. بابا - مسلمون - حافظ و خیام و فردوسی و تقریبا همه شراب میخوردند- و برعکس من و شمای امروز- تنها تفریحشان همین بود. شما و من هزار جور تفریح داریم - رادیو تلویزیون کتاب اسباب بازی گوشی ماشین تلفن - و صد ها سرگرمی دیگر- دلتون برای محبوب تان تنگ میشود-یک گاز به ماشینتون و ایشان را میبینید-یا گوشی را برمیدارید و با او صحبت میکنید. حافظ و خیام فقط وفقط شراب داشتند و دیگر هیج - لطفا این تنها دلخوشی آنها را از آنها نگیرید.چه اصراری است که دستورات اسلام را توی چشم همه فروکنید؟
user_image
رضا تنها
۱۳۹۴/۰۹/۰۶ - ۱۶:۱۵:۱۱
نه قسم ایمان خلاصه است در رزق حلال . چیزی که امروز کمرنگ شده است . دوست چینی داشتم توصیه بسیار قشنگی به من نمود . این دوست بی دین من می گفت هر موقعه کارب انجام می دهید سعی کن تمام حواس خود را جمع ان کار نمایی . براستی که چشم بادامی ظریف ، ظرافتی خاص در عمل داشت و واقعا کسب حلال می نمود مانده ام که اوایمانش کامل است یا من !
user_image
رضا تنها
۱۳۹۴/۰۹/۰۶ - ۱۶:۲۰:۴۵
من این رباعی خیام را با داش اکل صادق هدایت بسیار پسندیده ام .داش اکل هدایت ایمانش را به حاجی صمد به نحو احسنت اثبات نمود .
user_image
بابر
۱۳۹۴/۰۹/۳۰ - ۱۳:۴۵:۲۸
در مذهب ما خوردن می گرچه حرام است چیزی که حلال است در این شهر کدام است
user_image
محمد
۱۳۹۴/۱۲/۲۰ - ۰۶:۰۸:۰۵
دوستان سلاماین مصرع آخر یعنی چی؟صد لقمه خوری که می غلام است آنر
user_image
روفیا
۱۳۹۴/۱۲/۲۰ - ۰۷:۰۵:۱۲
یعنی :فقیه مدرسه دی مست بود و فتوا دادکه می حرام ولی به ز مال اوقاف استیعنی لقمه هایی حرامتر از می انگور!
user_image
سمانه ، م
۱۳۹۴/۱۲/۲۰ - ۰۷:۵۱:۰۴
روفیا بانوتوجه دارید که فقیه مست بوده ، فتوا دادهفقیه مدرسه دی مست بود و فتوا دادشاید هم می را امتحان کرده و هم مال اوقاف راولی می خوشگوار تر آمدهشاد زی
user_image
سام
۱۳۹۴/۱۲/۲۰ - ۱۷:۰۲:۲۴
چون به جای کسی زندگی نکرده ای قضاوتش نکناگر بهشت همین جا هم که باشد تا مثل کودکان ساده نشوی به ملکوت راه نخواهی یافت، فقط لحظه ای یاد دوران کودکی ات رو به یاد بیار... بهشت چیزی جز احساس کودکانه اما تزلزل ناپذیر است؟اگر ضعف تو باعث سیاست مدار شدن توست مغرور مشو که تو راه سعادت گم کرده ای هر چیزی که داری خلا درونی ات را پر نمی کندچرا که تو هم نیاز به حالت مستی کودکانه ات داری ما افسوس غرور حسد قضاوت حیله سیاست تو را ذره ذره به جهنم بی هویتی دچار کرده
user_image
محمد تقی زاده
۱۳۹۵/۱۰/۰۸ - ۰۶:۵۰:۲۳
این رباعی مفهوم استعاری داره و پیام کلی آن هم این نکته را گویاست که وقتی از باطن کسی خبر نداری آنرا قضاوت نکن.و در ادامه میگه که الکی به خودت افتخار نکن که کار های به ظاهر خطا را انجام نمیدهی و اگر منطقی به خود بنگری خواهی دید که کار های بسیار زیادی هست که انجام می دهی و این به ظاهر خطا ها در برابر آنان هیچند! و در ژرفای معنی اشاره کنم که :گر هوشمندی به معنی گرای که معنی بماند نه صورت به جای
user_image
مهشید
۱۳۹۵/۱۰/۱۳ - ۱۵:۴۶:۵۸
متاسفانه اندیشه عموم از معنی اشعار دقیق نیست گویند پس هر کاری نزد متخصص روید گر میخواهید اشعار عرفا را معنی کنید باید نزد عارف روید چون کلمات در غالب رمز است و برای عموم نا مفهوم مگر در معنی کلمه که لایه بیرونی شعر است بنده با اجازه بزرگان چند کلمه را معنی میکنم منظور از می همان شراب است با توجه به این که شرابی که عارف سرمیکشد با نوشیدن انسان معمولی متفاوت است. عرفا در حالات روحی متفاوت در سیر وادی ها از همین می استفاده میکردند و منظور از طعنه نزن مردان مردان فقط عرفا هستند (چه زن چه مرد) حال که طعنه میزنید اما نمیدانید بعد از خوردن این می من چی میبینم و کجا
user_image
حمید
۱۳۹۷/۰۷/۱۴ - ۰۶:۱۶:۱۴
خانم مهشید اگر جایی از اشعار خیام پیدا کردید که خود را عارف معرفی کرده باشد ممنون میشم بگید.این ما هستیم که به شعر شعرا با دید رمز وراز نگاه میکنیم شعرا با بهترین و گویاترین زبان کلمات را کنار هم میچینند ولی ما آن رارمز آلود میکنیم
user_image
مهدی قناعت پیشه
۱۳۹۷/۰۸/۱۹ - ۱۸:۱۵:۱۳
میگوید که هرکس از می زمینی یا شیطانی مینوشد از می خدا یا عشق بالاتر هم فاصله نمیگیرد!
user_image
حمید رضا۴
۱۳۹۷/۱۰/۱۰ - ۲۳:۲۵:۴۵
بنده خدا جان، خیام هرگز از دید علمی هیچ ادعایی نکرده که شراب خوبه که شما اینگونه این بزرگوار رو به سخره می گیرید.بیشتر مردم جهان و نیز خیام ادعا میکنند خوبه چون خوش طعم و عطره، سرمستی و دلشادی میاره و برای لحظاتی ذهن رو از دست زورگویان و کسانی که بی حرمتی می کنند رها می کنه.شما که اهل علم و دانش و پژوهش در زمینه تغذیه هستید بگید چرا میانگین طول عمر در پاکستان و عربستان و ایران و افغانستان، ده در صدی کمتر از فرانسه و ایتالیا و ژاپن و آلمان است. "صد لقمه خوری که می غلام‌ست آنرا"
user_image
رحمان سلطانپور
۱۳۹۸/۰۴/۱۷ - ۰۶:۵۹:۴۵
این شعر رو پسرعمو بزرگم برام خوند وقتی رفته بودیم عیادت یک بیمار و واقعا تاثیر به سزایی روم گذاشت و به دلم نشست
user_image
مهرداد پارسا
۱۳۹۸/۰۸/۰۲ - ۱۰:۱۵:۴۱
خانم سمانهدر آن بیت، حافظ به این دلیل فقیه مدرسه را در حال صدورِ فتوا مست توصیف کرده، چون او در حال مستی صادق شده و فتوایی را که به حقیقت نزدیک بوده صادر کرده.
user_image
محمد
۱۳۹۸/۰۹/۲۷ - ۱۴:۳۶:۵۲
سلام، بنده با نظر خانم مهشید موافقم، می در اشعار عارفانه ذکر و یاد خداوند است حال چه ذکر لسانی باشد یا قلبی و یا تلاوت قران، برای عارفان حقیقی یاد و ذکر و تلاوت قران نوشیدن آنها با جان و روح خود است، در این مرحله کسب انس حقیقی با خالق دست داده و خلسه و مستی ای از یاد دوست به عارف دست می دهد که تمام لذات جسمانی حکم کاهی در مقابل کوهی دارد و تا فردی خود این را تجربه نکند پی به این حقایق نمی برد.اشعار حافظ و مولانا را با تفسیر صحیح آن مطالعه کنید.
user_image
روان
۱۳۹۸/۱۲/۲۱ - ۰۴:۳۸:۵۳
دانی شراب به چه سبب حرام استچو واعظ خورد مکر وحیله تمام است
user_image
پری
۱۳۹۹/۰۲/۰۶ - ۱۸:۵۲:۳۸
درود بر دوستان ! میخوام درباره ی این غزل تفسیرمو با توجه به مطالبی که خوندم و اطلاعاتی که جمع آوری کردم بگم . خب ما دو تا سرنخ داریم ؛ یکی اینکه این غزل در زمان شاه اسحاق سروده شده که کار حافظ با بدگوهاش بالا گرفته بود و مخصوصا دو نفر آتیش بیار معرکه شدن ؛ شیخ زین الدین کلاه و عبدالله بنجیری تا جایی که کار به دربار شاه اسحاق اینجو کشید و اون دعوی رو شنید ولی اگه حضرت حافظو سرزنش نکرد سکوت کرده و جانبداریشم نکرد که من میگم احتیاط کرده ! دومین سرنخ اینه که این غزله اونم غزل حافظ بزرگ ! هیچ زمان مطلعشو با یک چیزی شروع نمیکنه مثل اندازه نگه داشتن در شراب خواری بعد وسطش یک بیت بی ربط بیاره از قلم صنع خدا و بعدشم مدح شاه اسحاقو بگه . خب تفسیر ابیات : در مطلع غزل که از این عقیده ی خودش دفاع میکنه که اگه شرابو به اندازه بخوری اشکالی نداره ؛ بیت دومشم همین مضمونو داره . قبل از توضیح بیت سوم میخوام بهتون بگم حافظ جان بارها به این نکته اشاره کرده که شراب خوردنی که آزاری به کسی نرسونه خیلی بهتر از شبهه خوری و ریا و آزار خلق و ...ست . مانند : مباش در پی آزار و هر چه خواهی کن ، که در طریقت ما غیر از این گناهی نیست . بهر یک جرعه که آزار کسش در پی نیست ، زحمتی میکشم از مردم نادان که مپرس . می خور که صد گناه ز اغیار در حجاب ، بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنی . تا جایی که می خوردنو تقدیر خودش میدونه و میگه برو ای زاهد و بر دردکشان خرده مگیر ، که ندادند جز این تحفه به ما روز الست و معتقده که اگر خطایی هم محسوب میشه انقدر بزرگ و غیر قابل بخشش نیست و به کسیم ربطی نداره ! من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش ... بیت سوم یک کنایه ی دو پهلو محسوب میشه ! دقت کنین که ما داریم با ماجرا پیش میریم که منظور حضرت حافظم همین بوده . میگه پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت ؛ خب پیر خود حافظه ولی از جایی که حافظ بی پروایی و جسارت حضرت سعدی رو نداشته اسمی از خودش نمیاره که فردا بتونه گردن نگیره ! مثل جایی که میگه : این حدیثم چه خوش آمد که سحرگه میگفت ، بر بر میکده ای با دف و نی ترسایی ، گر مسلمانی از این است که حافظ دارد ، وای اگر از پس امروز بود فردایی. که خیلی زیرکانه شکش نسبت به قیامت رو گردن ترسا انداخته . وقتی اینجام میگه پیر خودشو میگه . حالا قلم صنع چیه . قلم صنع قلم آفرینشِ حکم از سوی شاه اسحاقه که حافظ در اینجا میگه : پیر ما گفت شاه اسحاق همیشه حکم درست داده و خطا و ناروایی در کارش نبوده و در مصرح دوم میگه آفرین بر نظر پاک خطاپوشش یا خطا بخشش باد که خطا پوش به نظر من بهتره . خب حالا کنایه ی دو پهلو اینجاست : اگه بگیم ش در مصرع دوم به شاه اسحاق بر میگرده میتونیم بگیم توی مصرع اول هندونه ها رو داده زیر بغل شاه و حالا میگه از این خطای نه چندان بزرگ و نابخشودنی من که آزاریم در پی نداشته بگذر یا اگه ش به پیر برگرده بگیم درسته که پیر گفت خطایی در دادنِ حکم نکرده ولی این ناروایی این دفعه ی شاهو نسبت به من نادیده گرفته که اینو گفته . بیت بعد تلمیحی داره به داستان سیاووش در شاهنامه ی حکیم سخن فردوسی بزرگ که گرسیوز برادر افراسیاب از روی حسادت بدگویی سیاووش رو پیش افراسیاب کرد تا جاییکه افراسیاب دست به کشتن سیاووش که دامادش بود و دخترش فرنگیس اون زمان کیخسروی سیاووش رو باردار بود زد . میگه شرمت باد از ظلمی که باعث شد خون سیاووش از بدگویی به ناحق ریخته شد ؛ اگه بخوای با من در دادنِ حکم ناحقی کنی ؛ که من گناهی ندارم و اگر هست جزئی و خرده و اینها از حسادتِ عشق و علاقه ی تو به من گلایه ی منو پیش تو آوردن. بیت بعدی مجیز شاهو میگه و در بیت ششم میگه درسته که سکوت کردی و حرفی نزدی ولی من فدای همون سکوت و لبهای خاموشتم که دیگه تا آخر همینطور مجیز شاه اسحاقو میگه و در بیت آخِر خودشو غلام شاه معرفی میکنه . خالی از لطف نیست که بگم خیام بزرگ گفته : گر می مخوری طعنه مزن دستان را ، بنیاد مکن تو حیله و دستان را ، تو غره بدان مشو که می می نخوری ، صد لقمه خوری که می غلامست آن را . امیدوارم پسندیده باشید . التماس تفکر .
user_image
مویز
۱۳۹۹/۰۲/۱۵ - ۱۳:۲۶:۴۴
از معدود مفاخر ومشاهیر ایران زمین احتمالا خیام تنهاکسی است که گفتار وی با عرفان و متافیزیک به هیچ وجه در یک قافیه نمی گنجد! او گفتاری زمینی دارد، او در زمان خود زندگی می کرده است و در کلمات او نیز کاملا مشهود است که هیچگونه اعتقادی به زندگی دیگری پس از مرگ نیست!
user_image
کامیار فرقان پرست
۱۳۹۹/۰۴/۱۹ - ۱۰:۲۶:۱۴
گر می نخوری طعنه مزن مستانرابنیاد مکن تو حیله و دستانراتو غره بدان مشو که من می نخورمصد لقمه خوری که می غلام‌ست آنرا
user_image
شاعر
۱۳۹۹/۰۵/۲۱ - ۱۹:۲۳:۳۰
اگه این مصرع رو تو شعر های خیام اعمال کنیم تفاسیر به کلی تغییر پیدا میکنه منظور از می عشق و از مستی فناست
user_image
جواد
۱۳۹۹/۰۶/۲۱ - ۱۳:۱۴:۵۹
این رباعی عمر خیام عزیز در کتاب خطی 560 ساله به خوشنویسی شیخ محمود پیربوداقی که در کتابخانه دانشگاه آکسفورد نگهداری می‌شود اینچنین نوشته شده استتا بتوانی طعنه مزن مستانراازدست بهل تو حیله و دستانراگرزانک زعمر خویش خواهی آسودیک لحظه مده ز دست مر پستانرا
user_image
حسن
۱۳۹۹/۰۶/۲۲ - ۱۲:۴۳:۴۶
با دروددر مصرع «تو غره بدان مشو که می می نخوری» ، «مشو» نصیحت کردن را می رساند، فکر می کنم اصل آن «شوی» بوده است، که با کنایه همراه است.
user_image
حسن جعفری بیجاربنه
۱۳۹۹/۰۷/۲۱ - ۰۴:۵۰:۴۵
شاید دوری از می اصلی ترین شاخصه ی یک متعبد قشری باشد؛ بنابر این خیام آن را مورد چالش قرار می دهد و اعمال شنیع دیگر آن ها را به یاد می آورد و به باد انتقاد قرار می دهد از این رو عرفانی پنداشتن می در این جا دور از ذهن است بویژه برای خیامی که به درنگ های فلسفی اش شناخته شده است
user_image
Ericoo
۱۳۹۹/۰۸/۰۸ - ۲۲:۴۳:۵۱
درود گرامیان کسی میدونه از نظر صادق هدایت این رباعی جزو رباعیات خود خیام یا منسوب به خیام؟سپاس
user_image
احمد نیکو
۱۳۹۹/۰۸/۲۵ - ۰۰:۲۱:۳۶
رباعی بدین متن صحیح است:گرمی نخوری طعنه مزن مستان رااز دست بهل تو حیلت و دستان را تو غرّه از آنی که ننوشی می ناب صد کار کنی که می غلامست آن را
user_image
حشمت الله ویسی
۱۳۹۹/۰۹/۲۴ - ۰۴:۵۴:۱۱
درود بر شما سروران گرامی. همه ما و گذشتگان نزدیک ما، سعی داریم که فرموده و سروده شاعران بزرگ را عرفانی و حتی المکان قرانی تعبیر و تفسیر کنیم. حتی اگر از شاعر مذکور هیچ زندگینامه موثقی در دسترس نباشد. پیشنهاد این حقیر این است که سعی شود تفسیر از موقعیت و جایگاه و زمان آن شاعر متصور شود. نه اینکه همه را خواه ناخواه به قرآن و عترت و اهل بیت نسبت داده و تفسیری به جبر یا به خوش باش جهت عده ای خدای نکرده باشد. خیام در این رباعی کنایه به کسانی میزند که به می خواره گی او خرده می‌گیرند و خود هزار کار بد تر از می خوردن می‌کنند و ریاکارند.خیام می می‌خورده ولی می‌خواره نبوده.
user_image
سعید
۱۳۹۹/۱۱/۲۱ - ۰۶:۱۱:۲۰
بنیاد مکن حیله و دستانرا یعنی چه؟
user_image
nabavar
۱۳۹۹/۱۱/۲۱ - ۱۱:۵۱:۱۷
گرامی سعیدبنیاد مکن تو حیله و دستانرایعنی: دوز و کلک، نیرنگ و حقه بازی را پایه گزاری مکن
user_image
شمس
۱۳۹۹/۱۲/۰۳ - ۲۲:۵۸:۵۹
در ره عشق نشد کس به یقین محرم راز هرکسی بر حسب فهم گمانی دارد بنظر بنده هرآنچه دوستان میفر مایند درست است و هرکس بر اساس ادراک خود سخن میگوید. مراد اصلی خیام هرچه باشد نمی دانم ولی همین بس که توصیه میکند که در امور شخصی دیگران دخالت نکنیم و بگذاریم هرکس هرگونه که دوست دارد زندگی کند و ما هم مراقب رفتار و کر دار خودمان باشیم ، بقول حضرت فردوسی . بترس از خدای و میازار کس ره رستگاری همین است و بس
user_image
حبیب شاکر
۱۴۰۰/۱۱/۱۵ - ۰۸:۳۴:۲۷
گر مرد حقی طعنه مزن شیطان را ایجاد مکن تو تهمت و بهتان را مغرور مشو که مقصدت یزدانست باید سپری حوادث و طوفان را تشکر.ممنون از دادن نظرات در این رباعی
user_image
بابک رفعت
۱۴۰۱/۰۳/۲۵ - ۱۲:۲۸:۱۱
اگر خود به گناهی مبتلا نیستی، دیگران را بخاطر انجام و ارتکاب آن گناه، دائم سرزنش نکن و بدان که با استفاده از این حیله که دیگران را رسوا کنی تا خود را پاک و پاکیزه جلوه دهی راه به جایی نمی بری. پس پیش خود گمان مبر که اگر دیگران به گناهی که تو به آن آلوده نیستی گرفتارند، باعث افتخار و امتیازی برای توست زیرا اگر به اعمال و اخلاق خود خوب بنگری خواهید دید که صدها گناهان زشت در وجودت لانه کرده که گناه دیگران در برابر آن اصلا به چشم نمی آید.
user_image
دنیا محمدی
۱۴۰۱/۰۶/۰۸ - ۰۸:۵۱:۳۸
سلام در این شعر منظور از حیله و دستان چیه؟ کلا این مصرع رودرک نمیکنم. ممنون میشم اگر کسی برام معنا کنه. 
user_image
احمد شاه علوی
۱۴۰۱/۰۹/۱۱ - ۰۸:۰۴:۰۸
دیگر چیزی در اینمور گفته نمیتوانم برای من هر رباعی از حکیم عمر خیام یک در س زنده گیست ، من نه باید کاری به کار کسی داشته باشم من باید خودم باشم و به دیگران احترام بگذارم
user_image
آرین جسور
۱۴۰۱/۱۰/۲۹ - ۰۱:۱۱:۴۹
اگر خودت می نمی‌خوری به دیگران خرده نگیر که خرده گرفتن خود معصیت است، بنا معصیت را ترویج و نهادینه نساز. همچنان این جای افتخار هم نیست که می نمی‌خورید، چون هر فردی طبیعی است که اعمال نا شایسته هم دارد بنا، بجز از می خواری هزاران گناهی دیگری را مرتکب استید که بزرگ تر از می خواری است ولی آنرا فراموش کرده و به می خواری دیگران خرده گیری می‌کنید. «بنیاد مکن حیله و دستان را» حیله؛ مکر، فریب و تزویر معنی میدهد، همچنان دستان نیز همین معنی را میرساند. کوتاه اینکه حیله و مکر و تزویر را ترویج و اضافه نکن... درود بر خیام بزرگ
user_image
'گلدان آبی
۱۴۰۲/۰۱/۰۴ - ۱۳:۴۴:۵۹
خیام عزیز این بیت شعر در حال حاضر بسیار کاربرد دارد ممنونم از تو 
user_image
Melina .
۱۴۰۲/۰۷/۰۳ - ۱۶:۴۷:۴۷
میشه یه نفر مصرع دوم رو معنی کنه ؟ 
user_image
فرشاد فرشاد
۱۴۰۲/۰۷/۰۶ - ۰۸:۱۸:۵۲
به نقل قول از صادق هدایت این رباعی بدین شکل است: گر می نخوری طعنه مزن مستان را، گر توبه دهد توبه کنم یزدان را؛ تو فخر بدین کنی که من می نخورم صد کار کنی که می غلام است آن را که با توجه به مصرع دوم و مورد پسند نبودن مذهبیون به مرور تغییر یافته  ت
user_image
مصیب مهرآشیان مسکنی
۱۴۰۲/۱۱/۳۰ - ۰۷:۵۷:۰۴
مصراع سوم باید چنین باشد..  تو غره نشو که نیز همی می نخوری صد لقمه خوری که می غلامست آنرا
user_image
مصیب مهرآشیان مسکنی
۱۴۰۲/۱۱/۳۰ - ۰۷:۵۹:۵۰
تو لغره بدان مشو که همی می نخوری صد لقمه خوری که می غلامست آنرا
user_image
حسین خشوعی
۱۴۰۳/۰۳/۲۶ - ۲۲:۳۴:۳۸
دوست عزیزی که اسمت رو گذاشتی مویز.... فک کنم شما معنی عرفان رو نمیدونی که گذاشتی کنار متافیزیک..... اتفاقا باید شعرهای حضرت خیام و مولوی رو فقط با دیده ی عرفانی بخونی نه با کلام زمینی..
user_image
پریشان
۱۴۰۳/۰۴/۲۰ - ۰۳:۳۳:۱۳
ویژگی خاصی که اشعار خیام دارند، اینست که تمام افراد، با هراعتقاد و هرسنی و قومیت و.. میتوانند برداشت های خودشون رو انجام بدند، یکی که جزو قشر مذهبیست، برداشت مذهبی و قشر غیرمذهبی هم برداشتی زمینی اصطلاحا می کنند. به هرحال در نهایت حکیم مارا به زندگی خوش و خوشحالی دعوت می کنه.