خیام

خیام

رباعی شمارهٔ ۷۲

۱

تا راهِ قلندری نپویی نشود

رخساره به خونِ دل نشویی نشود

۲

سودا چه پزی؟ تا که چو دل‌سوختگان

آزاد به تَرکِ خود نگویی نشود

تصاویر و صوت

نسخهٔ چاپی و مصور رباعیات خیام - تصحیح فروغی، تصاویر محمد تجویدی، خط جواد شریفی - امیرکبیر - ۱۳۵۴ » تصویر 43
داوود ملک زاده :
زهرا بهمنی :
نازنین بازیان :
علی قلندری :

نظرات

user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۲/۰۶ - ۰۱:۳۲:۴۲
اینجا یک شعر در ناسازی با اندیشه های کامروایی که پیشتر دیده میشد و در گرامیدن سلوک
user_image
نیکی
۱۳۹۶/۰۱/۱۱ - ۱۰:۴۶:۱۲
آقای امین این رباعی با آثار پیشین خیام ناسازگاری ندارد بلکه آنچه در نگاه شما اندیشه های کامروایی قلمداد میشود از دل همین رخساره به خون دل شستن ها و ترک خود گفتن ها روییده است. نه تنها اندیشه های خیام برگرفته از سلوک عرفانی نیست بلکه حاصل شیوه ی بودن و نگاه اگزیستانسیال او به زندگی است.
user_image
مرتضی
۱۳۹۶/۰۲/۱۰ - ۰۵:۲۶:۴۳
در مسیر قلندری قرار نگرفتن شدنی نیسترنج نکشیدن شدنی نیستچه تدبیری می اندیشی که همانند کسانی هرچه دلشان خواسته بجایش سیلی خورده اندجز دست کشیدن از خواستن شدنی نیست
user_image
شهاب
۱۳۹۷/۰۷/۱۷ - ۰۳:۳۱:۴۸
در هر روز میشود هزار بار بر آن حکیم سلام فرستاد.
user_image
شهاب
۱۳۹۷/۰۷/۱۷ - ۰۳:۳۲:۱۰
سلام و درود بر خیام
user_image
شهاب
۱۳۹۷/۰۷/۱۷ - ۰۵:۰۸:۲۴
درود بر خیام
user_image
ساکت
۱۳۹۸/۰۵/۱۸ - ۱۱:۵۷:۰۵
حیرت و اظهار ناتوانی از درک بدایت و نهایت و هدف و غایت جهان ویژگی غالب رباعیات اصیل خیام است، ولی این رباعی بر خلاف این ویژگی غالب، مدعی رسیدن به حقیقت از طریق سلوک و مبارزه با نفس است. بنابراین آنچه از سراینده این رباعی منسوب به خیام در ذهن نقش میبندد، بیش از آن که تصویر یک شاعر متحیر و پرسشگر باشد، یک صوفی دلداده است.
user_image
ساکت
۱۳۹۸/۰۹/۲۳ - ۰۳:۰۵:۱۲
لطفا از کانال تلگرامی من با عنوان همراه با خیام دیدن فرمایید به آدرس:پیوند به وبگاه بیرونی
user_image
حسین
۱۳۹۸/۱۰/۲۵ - ۱۲:۵۰:۲۹
این شعر با روحیات یک شاعر ریاضی دان و ستاره شناس که به دنیای مذهب و عرفان اعتقاد ندارد نمیخورد.
user_image
محمد عسگری - وفا -
۱۳۹۹/۰۱/۱۴ - ۱۱:۰۹:۵۹
با عرض سلام به پیشگاه ادیبان و ادب دوستان صاحب قلم و ضمن ادای احترام به پیشگاه همه آن گرامیان، به نظر ذوقی این بنده دلبسته به این گنجینه بی بدیل و البته شرمسار از بهره علمی و تخصصی،
پاسخ پاره ای از نظرات مرقوم، در غزل جناب حافظ موجود است:بنال بلبل اگر با منت سر یاریستکه ما دو عاشق زاریم و کار ما زاریستدر آن زمین که نسیمی وزد ز طره دوستچه جای دم زدن نافه‌های تاتاریستبیار باده که رنگین کنیم جامه زرقکه مست جام غروریم و نام هشیاریستخیال زلف تو پختن نه کار هر خامیستکه زیر سلسله رفتن طریق عیاریستلطیفه‌ایست نهانی که عشق از او خیزدکه نام آن نه لب لعل و خط زنگاریستجمال شخص نه چشم است و زلف و عارض و خالهزار نکته در این کار و بار دلداریستقلندران حقیقت به نیم جو نخرندقبای اطلس آن کس که از هنر عاریستبر آستان تو مشکل توان رسید آریعروج بر فلک سروری به دشواریستسحر کرشمه چشمت به خواب می‌دیدمزهی مراتب خوابی که به ز بیداریستدلش به ناله میازار و ختم کن حافظکه رستگاری جاوید در کم آزاریستاگر به خطا گفتیم، شما ببخشائید. درود بر همه سمن بویان عالم
user_image
احمد نیکو
۱۳۹۹/۰۳/۲۷ - ۰۴:۱۸:۳۸
تا راه قلندری نپویی نشودرخسار به خون دل نشویی نشودسودا چه پزی؟ تا که چو دل‌سوختگان آزاد به تَرکِ خود نگویی نشود
user_image
علی
۱۳۹۹/۰۴/۲۸ - ۱۵:۴۸:۰۵
به نظر بنده که فقط اشعار خیام نیشابوری این شاعر بلند پایه را میخوانم و لذت میبرم و سر رشته ای هم در ادبیات ندارم عقیده دارم که این ریاضی دان و حکیم دانا که انسانی بسیار با هوش و خلاق است و هیچکس در این شکی ندارد با اشعاری که سروده و با هر کدام از رباعیاتش خواسته تا خواننده را کمی به فکر وادارد و تنها با کمی فک کردن راجع به محتویات این رباعیات میشود به آگاهی هایی دست پیدا کرد که از عسل شیرین تر هستند و این موضوع تجربه ی بنده ی حقیر بوده (درست یا غلطش را نمیدانم) و یادمان نرود که اسیر ظواهر شدن قران بود که این حجم از نا آگاهی را به بار آورد. به نظرم تنها اگر اسیر ظواهر نشویم و بجای پرداختن به جزئیات به کلیات این رباعیات پی ببریم عجیب مجزه میکند.و این هم مجزه ی خیام است....
user_image
حبیب شاکر
۱۴۰۱/۰۳/۰۱ - ۱۵:۰۱:۰۲
سلام دوستان  تا طی نکنی مسیر مردی نشود  یا درد کسی دوا نکردی نشود  دنبال خدا به مسجد و دیر مرو تا محفل بی کسان نگردی نشود  سپاس و درود
user_image
ابوتراب. عبودی
۱۴۰۱/۱۲/۰۱ - ۱۸:۲۵:۲۵
باسلام هــر دختــرکی مـریم ِ عـــذرا  نشود هرکس که پدر نداشت عیسیٰ نشود در دهـــر عصا بـُــوَد فــــراوان ، امّا زان جمله یکی عصای موسیٰ نشود   با احترام،چاپ دوم دیوان ابوتراب عبودی
user_image
حمزه حکمی ثابت
۱۴۰۲/۰۶/۰۹ - ۱۹:۱۷:۲۱
خیام در «رساله کلیات وجود» یکی از طرق نیل به حق را کشف و شهود عرفانی قلمداد کرده است و اظهار داشته که در اثر تهذیب و تطهیر نفس، عکس حقایق عالم برین بر آینه دل جلوه گر می شود و عارف، حق و حقیقت را در نفس خود مشاهده می کند. این اشارت عرفانی حکیم نیشابوری یادآور آیه شریفه «سنریهم آیاتنا فی الآفاق و فی انفسهم حتی یتبین لهم آنه الحق» است. هر آینه که عارف حقیقت محض را در قلب خود مشاهده کند و سرائر هستی را بی کم و کاست در آینه جام خود معاینه نماید، ندای «انَّه الحق» سر میدهد و غیر خدا را باطل محض قلمداد می‌کند. این است که «انا الحق» حلاج، عرفانی غیر قرآنی را به تصویر می کشاند. عرفانی که شباهت زیادی با نیروانا دارد نه فناء فی الله اسلامی.  از همان اشارت عرفانی خیام فهم می شود که حکیم ما اندیشه‌ها و گرایشات عرفانی هم داشته است. آورده‌اند که خیام در لحظه مرگ به سجده افتاد و گفت: اللّهم انّی عرفتک علی مبلغ امکانی، فاغفرلی، فان معرفتی ایاک وسیلتی الیک.  با این همه شاید نتوان رباعی مشارٌالیه را سروده خیام دانست و شاید که از رباعیات سرگردانی باشد که سراینده آن یکی از عرفای به نامی همچون بوسعید ابی الخیر یا عطار و یا اوحد الدین کرمانی یا دیگران باشد.  اما سراینده این رباعی هرکه باشد راه انسانیت را به ما نشان داده است. انسانیتی که برای نیل بدان باید از زندگی حیوانی ماده گرایانه دست شست. باید ترک تعلقات جسمانی و شهوانی کرد تا مهوش حقیقت در خانه دل سکنی گزیدند. خور و خواب و خشم و شهوت شغب است و جهل و ظلمت  حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت  
user_image
احمد نیکو
۱۴۰۳/۰۲/۱۴ - ۱۵:۴۶:۳۵
هر کو به جهان راه قلندر گیرد باید که دل از کون و مکان برگیرد  در راه قلندری مهیا باید آلودگی جهان نه در بر گیرد (رباعی از سنایی شماره ۱۳۹)