خیام

خیام

رباعی شمارهٔ ۸۰

۱

زآن پیش که بر سرت شبیخون آرند

فرمای که تا بادهٔ گلگون آرند

۲

تو زر نه‌ای ای غافل نادان که تو را

در خاک نهند و باز بیرون آرند

تصاویر و صوت

نسخهٔ چاپی و مصور رباعیات خیام - تصحیح فروغی، تصاویر محمد تجویدی، خط جواد شریفی - امیرکبیر - ۱۳۵۴ » تصویر 46
داوود ملک زاده :
زهرا بهمنی :
نازنین بازیان :
علی قلندری :

نظرات

user_image
آرش
۱۳۸۹/۰۴/۲۵ - ۰۳:۵۴:۴۰
زان پیش که بر سرت شبیخون آرند: در اینجا رفتن ازرائیل بر بالین کسی و گرفتن جانش به شبیخون تشبیه شده است.مفهوم: قبل از آنکه بمیریفرمای که تا باده گلگون آرند: گلگون یعنی سرخ - باده گلگون به باده ای که بسیار رسیده و دارای رنگ سرخ مایل به بنفش است گویند.مفهوم: دستور بده که برایت شراب گلگون آورندتو زر نه ای ای غافل نادان که ترا : زر: طلا ، چیز ارزشمند -> زر نه ای : با ارزش نیستیمفهوم: تو ای گمراه ، ارزشی نداری که تو رادر خاک نهند و باز بیرون آرند: مفهوم: در زیر خاک پنهان کنند و دوباره بیرون بیاورند.مفهوم کلی این رباعی اینست که خیام وجود آخرت را نفی می کند.
user_image
علامت سوال
۱۳۹۰/۰۸/۰۸ - ۱۴:۱۷:۲۲
در بیت دوم خیام داره میگه که تو طلا نیستی که تو خاک پنهانت کنن و بعد بیرون بیارنت
user_image
فرهادی
۱۳۹۱/۰۸/۰۲ - ۱۵:۳۱:۵۲
مراد از بیت آخر:انسان یکبار به خاک سپرده شد کارش تمام شد زر نیست که دوباره بیرون آرندش فلحاظا نباید غافل باشیم ...
user_image
غلامحسین مراقبی
۱۳۹۱/۰۸/۲۶ - ۰۱:۳۶:۱۳
با درود به همه دست اندر کاران گنجور، به ویژه مدیر گرامی سامانهمصراع دوم در نسخه ای که ادوارد فیتزجرالد از آن برای ترجمه بهره گرفت، چنین است:فرمای بتا تا می گلگون آرندکه با نگریستن به خطابی بودن مصراع نخست، این مصراع گویا تر است.نیز می پندارم املای قدیمی ( ترا )، ناراست می نماید و بهتر است بنویسیم: ( تو را ).
user_image
فرهود
۱۳۹۱/۰۹/۰۵ - ۱۶:۰۲:۳۳
در کهن ترین نسخه چارانه های خیام نیشاپوری چنین نوشته شده است:- زان پیش غمومات شبیخون آرند / بر کوی بتا تا مَیْ گلگون آرند / تو زر نه‌ای، ای غافل ابله که تُرا / در خاک نهند و باز بیرون آرند - (چارانه‌های عمر خَیّام - شمارة 99)
user_image
ایمان مصدق
۱۳۹۲/۰۹/۰۸ - ۲۱:۵۸:۴۷
به جای "زر" ، "رز" زیبا تر است و این را می توان در کتاب دمی با خیام علی دشتی نیز یافت. رز مجاز از شراب است که اون رو برای کنترل تغییرات دمایی در زیر خاک می گذاشتند تا بهتر به عمل بیاید. منظور این که چو رفتیم، رفتیم!
user_image
فرهاد
۱۳۹۵/۰۱/۱۰ - ۲۱:۵۹:۴۷
همان "زر" (طلا) درست میباشد که اگر زیر خاک پنهان کنند به همان صورت دست نخورده بیرون میاورند (کسی رز یعنی درخت یا شاخه انگور را زیر خاک نمیگذارد و از زیر خاک بیرون نمی آورد!)خیام در اینجا معاد و برانگیختن پس از مرگ را زیر سوال برده است. همانگونه که در جای دیگر گفته: باز آمدنت نیست، چو رفتی، رفتی!
user_image
ali
۱۳۹۵/۰۴/۰۱ - ۱۸:۰۹:۲۱
سلام به دوستان این شعرهایی که اساتید محترم نوشتن در هیچ نسخ تاریخی سند معتبری ندارد که از خیام باشد. اکثر رباعیات برای شعرا دیگر بوده که به خیام نسبت داده شده فقط دو یا سه رباعی است که سند تاریخی دارد ومربوط به خیام میباشد
user_image
شریح شیون
۱۳۹۵/۱۰/۲۲ - ۰۲:۴۵:۲۰
خیام درین رباعی به روشنی دارد میعاد را نفی می کند و زر بهتر می تواند مراد خیام را گواه باشد تا رز منظور این است که در قدیم معمولن گنج ها را که اکثرن طلا بودند در خاک پنهان می کردند و باز دو باره در هنگام نیاز بیرون می آوردند خیام همین را مراد می کند که تو زر (طلا) نیستی که ترا در خاک پنهان کنند و باز بیرون کشند. یعنی نابودی تو ابدی خواهد بود.
user_image
شهلا
۱۳۹۶/۱۲/۰۶ - ۱۶:۱۴:۰۴
در مناطق سرد قبل از فصل زمستان رز یا شاخه های انگور رو زیر خاک میکنند تا از سرمای زمستان در امان باشند و در بهار اونها را از زیر خاک بیرون میاورند،خیام میگه تو مثل رز نیستی که وقتی رفتی زیر خاک دوباره بیرون بیای، چو رفتی رفتی!
user_image
nabavar
۱۳۹۶/۱۲/۰۶ - ۱۶:۴۷:۲۰
تو زر نئی ای غافل نادان که ترادر خاک نهند و باز بیرون آرنددر جای جای قرآن برابگیختن دو باره ای انسان گوشزد شده حتی جمع آوری استخوانها از بلندای کوه ها و این معنا در بین مسلمین مسجل است .این بیت همان برانگیختن دوباره را نفی می کند.
user_image
nabavar
۱۳۹۶/۱۲/۰۶ - ۱۶:۴۸:۵۲
ببخشید : برانگیختن دوباره
user_image
شهرام
۱۳۹۷/۰۹/۰۸ - ۰۱:۲۰:۴۲
اگر منظور خیام باده هست چه دلیلی داره که در مصرع اول اسم معاد رو بیاره و بگه قبل از آنکه به معاد برسیمپس منظور خیام از غافل نادان کسیه در غفلت این دنیاستقبل از اینکه کار این دنیا به آخرت برسه مستی حقیقی را خواستار باش وگرنه غافل نادانی که زر و طلا نشده و به حقیقت نرسیده چه از خاک بیرون بیاورند چه نیاورند اهمیتی نداره چون طلا نشده و چیزهای با ارزشو مثل طلا از خاک بیرون می آورند
user_image
حمید رضا۴
۱۳۹۸/۱۰/۰۸ - ۰۰:۲۶:۱۰
این رباعیِ خیام ربطی به آخرت و نفی آن ندارد، چرا که او اینگونه باورها را تنها با پرسش مطرح می کرد.بیت دوم، یک مشاهده و مقایسه زمینی ست و این واقعیت که طلای مدفون شده، پس از بیرون آوردن از خاک ماهیتش تغییر نمیکند، اما انسان مرده و مدفون شده هرگز به ماهیت پیشینش باز نمیگردد که او را از خاک بیرون آرند.و پند می دهد که “دانا باش و غفلت مکن و عمری که به تو داده شده را خوب زندگی کن”.می توان به آخرت ایمان داشت و سرمست از باده الهی شد و خوب زندگی کرد…و می توان به آخرت باور نداشت و سرمست از باده زمینی شد و نیز خوب زندگی کرد.اما خوب زیستن، بدون پذیرش یکدیگر همانگونه که هستیم و بدون خوب بودن با یکدیگر ممکن نیست.از لابلای رباعیات می توان به آسانی دریافت که خیامِ ما حکیمی بود این چنین انسان دوست.
user_image
بهرام مشهور
۱۳۹۹/۰۹/۲۳ - ۱۶:۵۲:۰۸
آیا این توهین بزرگی به خیام (و لاجرم) به علم و شناخت بشری نیست که دوستی در اینجا فرموده :گرچه پرداختن به شعر خیام مگر بقصد زیبا شناختی شعر پارسی عمر ضایع کردنست!!!!!!
user_image
خیلی ناشناس
۱۳۹۹/۱۰/۰۶ - ۱۴:۱۴:۰۹
منظور از اینکه تو زر نیستی اینست که تو مانند طلا نیستی که صد ها سال در خاک می ماند و چیزش نمی شه! بلکه پوسیده خواهی شد
user_image
CEMA.Sobhani
۱۳۹۹/۱۰/۲۸ - ۰۰:۲۳:۵۷
زمانی که خواندن این اشعار دل را متزلزل می کند و شک به سراغ دل انسان می آید این شاه بیت غزل سعدی به داد دل می رسدسعدیا گر بکند سیل فنا خانهء عمردل قوی دار که بنیاد بقا محکم از اوستو آنگاه به عمق فکر خیام بیشتر می توان پی برد که مروج شاد زیستن است و می گوید به خاطر ترس بی مورد ای غافل نادان از خوشی های این جهان غفلت مکن...
user_image
محمد مهدی ستاری
۱۴۰۰/۱۲/۲۵ - ۰۳:۰۵:۳۴
بسیار عالی
user_image
حبیب شاکر
۱۴۰۱/۰۳/۲۴ - ۰۵:۰۸:۰۶
سلام بر دوستان  زآن پیش که سرو قامتت خاک شود  نامت ز ضمیر دوستان پاک شود  یکبار بود فرصت دنیا خوش باش  آواز نه ای که باز پژواک شود
user_image
احمد نیکو
۱۴۰۱/۰۵/۰۶ - ۱۳:۵۵:۳۶
زان پیش که غمهات شبیخون آرند فرمای بتا تا می گلگون آرند تو زر نه‌ای ای غافل نادان که تو را در خاک نهند و باز بیرون آرند