
خیام
رباعی ۶۸
۱
زان کوزهٔ میْ که نیست در وی ضرری،
پُر کن قَدَحی بخور، به من دِهْ دگری،
۲
زان پیشتر ای پسر که دررَهْگُذری،
خاک من و تو کوزه کند کوزهگری.
نظرات
ناشناس
علی