
خیام
رباعی ۶۱
۱
ابر آمد و زار بر سرِ سبزه گریست،
بی بادهٔ گُلرنگ نمیشاید زیست؛
۲
این سبزه که امروز تماشاگه ماست،
تا سبزهٔ خاک ما تماشاگه کیست!
نظرات