خیام

خیام

رباعی ۶۵

۱

دیدم به سرِ عمارتی مردی فرد،

کاو گِل به لگد می‌زد و خوارش می‌کرد،

۲

وان گِل به زبانِ حال با او می‌گفت:

ساکن، که چو من بسی لگد خواهی‌خورد!

تصاویر و صوت

سهیل قاسمی :

نظرات