خیام

خیام

رباعی ۹۸

۱

* تُنْگی میِ لَعْل خواهم و دیوانی،

سَدّ‌ِ رَمَقی باید و نصف نانی،

۲

وانگه من و تو نشسته در ویرانی،

خوشتر بُوَد آن ز مُلْکَتِ سلطانی.

تصاویر و صوت

سهیل قاسمی :

نظرات

user_image
فرهاد امیری
۱۳۹۷/۱۱/۲۳ - ۱۳:۲۲:۱۱
مسئول عزیز سایت گنجور لطفا در تفسیر و معنی کردن اشعار راهنمایی مون کنیدلطفا یه معنی مختصری زیر شعرها بنویسید
user_image
علی
۱۳۹۸/۰۸/۲۱ - ۰۴:۵۵:۱۳
تنگی می لعل خواهم و دیوانی ، دیوان که یه کتابیه به اصطلاح یه دفتر اشعاری، سفینه ای ،غزلی حالا یه کتابی. میگه یه تنگ می لعل می سرخ و خوشگل وخوب و اینا میخام بعد میگه سد رمقی بایدو نصف نانی .حالا سد رمق به خاطر اینکه میگه از گشنگی نمیرم فقط میگه یدونه کتاب داشته باشم یه مقداری شراب داشته باشم یه نصفه نونی ام داشته باشم که مثلا بخام بخورم از گشنگی نمیرم وانگه یعنی در این حالت یعنی در این حالتی که من اینارو داشتم و به اینجا رسید منو تو حتی اگه در ویرانی ام نشسته باشیم وانگه منو تو نشسته در ویرانی خوشتر بود آن ز ملکت سلطانی میگه همون ویرانه ام همینارو داشته باشیم منو تو کنار همدیگه باشیم بهتره یا خوشتره از اینکه من یه به اصطلاح ملکت سلطانی داشته باشم
user_image
احمد نیکو
۱۳۹۹/۰۹/۱۴ - ۰۷:۴۳:۲۴
,A book of Verses underneath the BoughA Jug of Wine, a Loaf of Bread-and Thou Beside me singing in the Wilderness Oh, Wilderness were Paradise enowکتاب شعری باشد و سایهٔ درختی با کوزه ای شراب و گرده ای نان و تو پهلوی من در بیابان باشی و آواز بخوانی بیابان بهشت می شود متن بیت دوم رباعی وانگه من و تو نشسته در ویرانی عیشی بود آن نه حدّ هر سلطانی