خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

شمارهٔ ۱۰۰ - استقبال از عارفی هروی

۱

از آتش دل هر کس در سینه غمی دارد

چون نی که به سوز خود گرم است و دمی دارد

۲

گو تیغ مکش هر دم بر غیر که از غیرت

پیوسته دل ریشم بر جان المی دارد

۳

از تیره شب بختم غافل منشین امروز

کز سنبل تر خطّت بر مه رقمی دارد

۴

سر در قدمش افکن ای دل که در این گلشن

چون سرو سرافراز است هر کاو قدمی دارد

۵

از زهد ملاف ای دل کاندر صفت رندی

خوش نیست خیالی را با هرچه غمی دارد

تصاویر و صوت

دیوان خیالی بخارایی - خیالی بخارایی - تصویر ۱۶۹

نظرات