خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

شمارهٔ ۱۰۳

۱

افسوس که ره بینان یک یک ز نظر رفتند

وز راه سبکباری با هم به سفر رفتند

۲

پای از سر و جان بر کف در راه رضا بودند

از یار چو فرمان شد مجموع به سر رفتند

۳

همراه طلب کایشان از دولت همراهی

در بادیهٔ حیرت ایمن ز خطر رفتند

۴

بودند به صد عشرت در قصر جهان عمری

و آخر دل پر حسرت زاین خانه به در رفتند

۵

بر اهل نظر کاری جز عجز نشد معلوم

در کارگه عزّت هرچند که در رفتند

۶

از راه جهانداری برتاب خیالی روی

ز آن روی که همراهان از راه دگر رفتند

تصاویر و صوت

نظرات