خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

شمارهٔ ۱۰۶

۱

اگر معارضه حُسن تو را به حور افتد

رخ تو بیند و از شرم در قصور افتد

۲

تو آفتابی و فریاد مهر برخیزد

ز پرتو تو به هر خانه یی که نور افتد

۳

گمان مبر که گذارم ز اختیار تو دست

کمند حلقهٔ زلفت مگر ضرور افتد

۴

گذار رسم عداوت که از ستیزه گری

ز دل رقیب تو نزدیک شد که دور افتد

۵

بلاکشی چو خیالی کجاست جز ایّوب

که در کشاکش محنت چنین صبور افتد

تصاویر و صوت

نظرات