خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

شمارهٔ ۱۱

۱

گر ز می رنگ نبودی گل سیرابش را

شیوه مستی نشدی نرگس پر خوابش را

۲

ما چنین غرقه به خون از پیِ آنیم ز اشک

که در اوّل نگرفتیم سرِ آبش را

۳

آه گرم از سبب آنکه مرا بی سببی

سوخت، یارب تو نسازی دگر اسبابش را

۴

طاق ابرو بنما گوشه نشین را نفسی

تا که درهم شکند گوشهٔ محرابش را

۵

ای صبا گر ز خیالی دلِ جمعت هوس است

بر گُل آشفته مکن سنبل سیرابش را

تصاویر و صوت

نظرات