خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

شمارهٔ ۱۹۹

۱

عاقبت حسرتِ لعل تو دلم را خون کرد

داغ سودای مرا فکر خطت افزون کرد

۲

دیده را از قبل اشک هر آن راز که بود

به خیالت همه را دوش ز دل بیرون کرد

۳

حلقه یی از شکن سلسلهٔ موی تو بود

زلف لیلی که به هر شیوه دلی مجنون کرد

۴

دل بشد در طلب وصل و نشد معلومم

که چسان رفت در این راه و به آخر چون کرد

۵

چنگ در پردهٔ عشّاق زد و راست نشد

عود سازی که در این دایره بی قانون کرد

۶

هیچ کس خرده بر اشعار خیالی نگرفت

تا به وصف قد تو طبع خرد موزون کرد

تصاویر و صوت

دیوان خیالی بخارایی - خیالی بخارایی - تصویر ۱۸۱

نظرات