خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

شمارهٔ ۲۰۷

۱

کسی کاو به جانان وصالی ندارد

ز جان بهره الاّ ملالی ندارد

۲

غنیمت شمر وصل خورشید رویی

که خورشید حسنش زوالی ندارد

۳

پریچهره یی را که نبود وفایی

اگر خود فرشته ست حالی ندارد

۴

عجب چون نمانم ... گُل

که دید آن رخ و انفعالی ندارد

۵

به جز فکر تصویر موی میانش

خیالی به خاطر خیالی ندارد

تصاویر و صوت

نظرات