
خیالی بخارایی
شمارهٔ ۲۰۹
۱
کسی کز خوان قسمت مفلسان را جام میبخشد
نخست از رحمت عامش گناه عام میبخشد
۲
عجب گنجیست دیوان خانهٔ رحمت تعالی الله
که از وی کم نمیگردد اگر بسیار میبخشد
۳
گشا چون صبح چشم مهر بنگر شیوهٔ روزش
که از مه زنگی شب را چراغ شام میبخشد
۴
چه باک ار ساغری بخشند مخموران عصیان را
از آن خمخانهٔ وحدت که جم را جام میبخشد
۵
خیالی خویش را در باز تا خواند سگ خویشت
که سلطان هرچه میبخشد برای نام میبخشد
نظرات