خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

شمارهٔ ۲۱۱ - استقبال از کمال خجندی

۱

کنون چو در طلبش اشک رو به ره دارد

چگونه عقل رمیده عنان نگه دارد

۲

گشاد روی تو درهای رحمت است و خطت

به نام طالع من نامهٔ سیه دارد

۳

چه طرفه هندوی شوخی ست چشم او یا رب

که مست و گوشهٔ محراب خوابگه دارد

۴

به زیر زلفِ سیه آفتاب روی تو را

همان صفاست که در شب چراغ مه دارد

۵

بهانهٔ کرمت طاعتی ست هر کس را

ولیک بنده خیالی همین گنه دارد

تصاویر و صوت

دیوان خیالی بخارایی - خیالی بخارایی - تصویر ۱۶۶

نظرات