
خیالی بخارایی
شمارهٔ ۲۳
۱
آیت حسن را که نام وفاست
تو ندانستهای خدا داناست
۲
سرو پیش قدت نمی یارد
که دگر در چمن برآید راست
۳
تا کجا شد به دلبری دهنت
کز نظر دور شد که ناپیداست
۴
گرچه خاکِ در تو را بی وجه
آب زد دیده عذر آن بر ماست
۵
تا خیالی گُزید سرو قدت
در همه کار دست او بالاست
نظرات