خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

شمارهٔ ۳۱۶

۱

تا رندی و نیاز نشد رسم و راه من

ضامن نگشت یار به عفو گناه من

۲

طاعات را چه قیمت و عصیان چه معتبر

جایی که لطف دوست بود عذر خواه من

۳

باشد که خواندم به عنایت گدای خویش

کآن هست بر درش سبب عزّ و جاه من

۴

مانند مجمرم که درونم پر آتش است

اینک دلیل سوز نهان دود آه من

۵

از فتنه سر متاب خیالی که زلف یار

دالّ است بر تطاول بخت سیاه من

تصاویر و صوت

نظرات