
خیالی بخارایی
شمارهٔ ۳۲۰
۱
گر شود بر خاک کویت فرصت سر باختن
خویش را خواهد سرشک اوّل به پیش انداختن
۲
گفته ای چو نی ز غم کو هر شبی مهمان تست
می خورم غم تا دمی با او توان پرداختن
۳
در طریق شب نشینان عاشقی دانی که چیست
ساختن چون شمع با سوز دل و پرداختن
۴
در مقام خانهٔ رندیست کوی عاشقی
پردلی ست ار می توانی خویش را در باختن
۵
گر چو جام می خیالی سرخ رویی بایدت
با حریفان تو دل خود صاف باید ساختن
نظرات