خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

شمارهٔ ۳۲۴ - استقبال از کمال خجندی

۱

تا چمن دم زد ز لطف عارض رعنای او

گل گل است از چوب تر خوردن همه اعضای او

۲

گوییا از شیوهٔ قدّش نشانی داد سرو

کز هوس مرغان همی میرند بر بالای او

۳

دید نرگس عارضش را و گلِ فردوس گفت

خوب دیده ست آفرین بر دیدهٔ بینای او

۴

چون کند دل خود فروشی با سر زلفش چو نیست

نقد جان را قیمتی در حلقهٔ سودای او

۵

ای خیالی کی بود کز لوح دل گردد تمام

نقش جان محو و خیال یار گیرد جای او

تصاویر و صوت

دیوان خیالی بخارایی - خیالی بخارایی - تصویر ۳۰۴

نظرات