
خیالی بخارایی
شمارهٔ ۳۲۷
۱
دلیر آن است که در دیده بود منزل او
خوب دیده ست گر آن ماه بخواهد دل او
۲
مشکلی گر شود از جانب زلفش دل را
نگشاید به جز از باد کسی مشکل او
۳
اگر از رنج طلب در ره او طالب را
وصل حاصل نشود پس چه بود حاصل او
۴
هرکس از عشق به توفیق هدایت نرسد
جز شهیدی که غم یار بود قاتل او
۵
هرکه روزی به تمنای رخش خاک شود
گُل رحمت بدمد تا به ابد از گِل او
۶
جان بدادی به غم یار خیالی لیکن
نقد جان نیست متاعی که بود قابل او
تصاویر و صوت

نظرات