
خیالی بخارایی
شمارهٔ ۳۳
۱
ای که همه کار ما راست به تدبیر توست
غایت بهبود ماست هرچه به تقدیر توست
۲
ما ز جهان غافلیم ورنه در او هر طرف
شهرت دلجوی تو حسن جهانگیر توست
۳
مایهٔ گنج وفا جان خراب من است
چارهٔ مجنون عشق زلف چو زنجیر توست
۴
ای که هوس می بری بندگیِ دوست را
مانع این سلطنت غایت تقصیر توست
۵
یاز کرامت ملاف یا چو خیالی به صدق
پیروِ بخت جوان باش که او پیر توست
نظرات