
خیالی بخارایی
شمارهٔ ۳۴۶
۱
ای دل از خویش گذر تا که به جایی برسی
وز در صدق درآ تا به صفایی برسی
۲
تا نبندی به قبول نفس اوّل کمری
نیست ممکن که تو چون نی به نوایی برسی
۳
گر به همراهی دردش قدمی پیش نهی
زود باشد که به تشریف دوایی برسی
۴
چست برخیز چو ذرّه به طلب رقص کنان
تا که در حضرت خورشید لقایی برسی
۵
این خیالی ست خیالی که به سر منزل قرب
بی قبول نظرِ راهنمایی برسی
نظرات