
خیالی بخارایی
شمارهٔ ۳۶۰
۱
چه طرفه طرفه تو نقشی چه بوالعجب نوری
که هرکجا که نظر می کنم تو منظوری
۲
بدین صفت که تو در روی خویش حیرانی
به غیر اگر نکنی التفات معذوری
۳
گهی که تیغ محبّت کشی به قصد هلاک
مرا بکش چو به عاشق کشی تو مشهوری
۴
دلا گرت خبری باید از حقیقت کار
شراب بی خبری نوش کن که مخموری
۵
برون خرام خیالی ز خود که نیکو نیست
ز رند گوشه نشینی ز مست مستوری
نظرات