
خیالی بخارایی
شمارهٔ ۳۶۳
۱
دلا چو روی به اقبال مقبلی داری
به ترک صحبت جان گیر اگر دلی داری
۲
گمان مبر که از این جست و جویِ بیحاصل
به غیر محنت و اندیشه حاصلی داری
۳
ترحّمی بکن ای آشنای وادی عشق
که من غیریقم و تو رو به ساحلی داری
۴
طواف کعبهٔ جانها تو را رسد ای مه
که شبروی و به هر کوی منزلی داری
۵
گذر ز عبقهٔ هستی خیالیا ورنه
به هوش باش که در راه مشکلی داری
نظرات