
خیالی بخارایی
شمارهٔ ۳۷۵ - استقبال از همام تبریزی
۱
منم و بادیهٔ عشق و دل آگاهی
کس به جایی نرسد جز به چنین همراهی
۲
بیش در خرمنم آتش مزن ای ماه و بترس
که برآید ز منِ سوخته خرمن آهی
۳
سالها شد که به سودای همین بیمارم
که شوی رنجه به پرسیدن من گه گاهی
۴
ای مه نو به جمالت که بدین خرسندم
که ببینم به شبی روی تو در هر ماهی
۵
گر بخواهد لب تو دل ز خیالی و تو نیز
بر همین باش که به زاین نبود دلخواهی
تصاویر و صوت

نظرات