
خیالی بخارایی
شمارهٔ ۴۵
۱
تا در این بادیه توفیق ازل همره ماست
گنج تحقیق هدایت به دل آگه ماست
۲
ما نه اکنون ز مقیمان خرابات غمیم
دیر باز است که این دیر حوالتگه ماست
۳
آن گلی را که در این باغ درختی ست بلند
گر نبینیم قصور از نظر کوته ماست
۴
تا قدم همچو خِضِر در طرف عشق زدیم
گر همه آب حیات است که خاک ره ماست
۵
ای خیالی تو خود از چشم فتادی ورنه
همه جا کوکبهٔ دولت شاهنشه ماست
نظرات