
خیالی بخارایی
شمارهٔ ۸۱
۱
لاله را همچو بتان عارض دلجویی نیست
هست رنگی چو گل امّا ز وفا بویی نیست
۲
حاصل این است که از روی نکوی تو مرا
حاصل عمر بجز طعنهٔ بدگویی نیست
۳
با همه موی شکافی، خرد خرده شناس
واقف از سرّ دهان تو سر مویی نیست
۴
تا به راه طلب ای دل ننهی روی نیاز
در میان تو و مقصود ره و رویی نیست
۵
زاهدا گر چو خیالی سر رندی داری
ساکن کوی مغان شو که ریا کویی نیست
نظرات