خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

شمارهٔ ۸۶

۱

نقدی ست دل که سکّهٔ محنت به نام اوست

آن طایری که سلسلهٔ عشق دام اوست

۲

با جم چه کار مست خرابات عشق را

چون آب خضر باده و خورشید جام اوست

۳

از محرمان خلوت خاص است هرکه را

چشم امید بر کرم و لطفِ عام اوست

۴

آزاده یی که بر درِ خلوت سرای یار

در سلک بندگی ست، سعادت غلام اوست

۵

دل ابروی تو را مه نو گفت، عیب نیست

عیبی که هست در سخن ناتمام اوست

۶

گرم از حدیث نظم خیالی ست درس عشق

زیرا که فتح باب معانی کلام اوست

تصاویر و صوت

نظرات