
خیالی بخارایی
شمارهٔ ۸۸
۱
هر خسته خاطری که چو نی چشم باز نیست
در پرده محرم سخن اهل راز نیست
۲
پا در گل است همّت کوتاه دست تو
ورنه طریق کعبهٔ وصلش دراز نیست
۳
پای از سرِ نیاز بنه در ره طلب
زاد رهی چو به ز طریق نیاز نیست
۴
انکار بر حقیقت عشقم کسی کند
کاو واقف از حقیقت عشق مجاز نیست
۵
بشنو نصیحتی و حذر کن ز آه من
مشنو که آه سوختگان جانگداز نیست
۶
با جور دور ساز خیالی و صبر کن
کار تو گر نساخت چه شد کار ساز نیست
تصاویر و صوت

نظرات