
کمال خجندی
شمارهٔ ۱۰۴۴
۱
اگر او یاد من دلخسته کردی
دل آه و ناله را آهسته کردی
۲
نیامد بر سرم چون حیف میرفت
که پای نازک از من خسته کردی
۳
به محراب ار بدیدی زاهة آن روی
دعای ابرویش پیوسته کردی
۴
کجا پروانه با شمعی نشستی
حذر گرز آتش ننشسته کردی
۵
کجا پیش خطش مور سلیمان
که خدمت بامیان بسته کردی
۶
چو بخشش با نبات افتادی و قند
الب او کوزهها را دسته کردی
۷
کمال آن پسته لب گر خواستی نقل
شکرها در دهان بسته کردی
نظرات