
کمال خجندی
شمارهٔ ۱۰۵۵
۱
گر همه وقتی همه دل خون نیی
لیلی وقتی نو و مجنون نیی
۲
نیست چو ما مردی خون خوردنت
درخور این باره گلگون نیی
۳
در طلب زر چکنی گنج عشق
خواجه گدانی و فریدون نیی
۴
پیش دهان و لبش ای قند مصر
قند چه خوانیم ترا چون نیی
۵
در صفت جستن دوری ز مهر
کم نی از ماه گر افزون نیی
۶
جای تو با دیدن ما با دلست
زین دو یقین است که بیرون نیی
۷
ای به در خانه تو آه کمال
چون شنوی زانکه به گردون نیی
نظرات