کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۱۰۶۰

۱

مرا در درد بی باری دریغا بار بایستی

هزاران غم کزو دارم یکی غمخوار بایستی

۲

نمودی چهره مقصودی ز رخسار و خط خوبان

ولی آئینه ما آی پی زنگار بایستی

۳

چه سود ار همدمم شد خضر سوی چشمه حیوان

مرا همراهی آن سرو خوش رفتار بایستی

۴

قدم گر رنجه فرمودی به سروقت من از یاری

رقیب آن روز دور از بار و گل بی خار بایستی

۵

توانستی بت چین کرد با او دعوی خوبی

ولی از نرگسش چشم و ز گل رخسار بایستی

۶

ز لب گر وعده فرمودی که بوسی با تو بفروشم

چو نوحم عمر و چون قارون زر بسیار بایستی

۷

کمال از جمله نشربنی که بخشد بار با باران

ترا بایستی وصلست و آن هر بار بایستی

تصاویر و صوت

دیوان کمال الدین مسعود خجندی  به کوشش آکادمی علوم اتحاد شوروی ۲-۲ - کمال الدین مسعود خجندی - تصویر ۲۰۵

نظرات