
کمال خجندی
شمارهٔ ۱۰۶۲
۱
من آن بهتر که باشم رند و عامی
که نیکو نیست عشق و نیکنامی
۲
نوشتند از ازل بر سر چو جامم
کران لب باشدم بس تلخکامی
۳
بدان ساعد بغین شد لاف سیمم
که آن از سادگی بودست و خامی
۴
مه نو ز ابرویش خود را فزون دید
همین باشد نشان نا تمامی
۵
کمال این پنج بیت آن پنج گنج است
که ماند از تو چوآنها از نظامی
نظرات