
کمال خجندی
شمارهٔ ۱۰۶۹
۱
ندانم کی به دام من در افتی
چه خوش صیدی چه خوش باشد گر افتی
۲
اگر صد بارم افتی چون لطیفه
در آن فکرم که بار دیگر افتی
۳
البش بگذار ای گفتار ور نیست
به گوش این و آن چون گوهر افتی
۴
چه خوش افتد مرا ای سر ترا هم
ز تیغ او چو بر خاک در افتی
۵
ره مردم تو گل می سازی ای اشک
چرا در ره ز مردم برتر افتی
۶
ز تشویش تو ای برقع ملولیم
خدایا زودتر وقتی برافتی
۷
کمال از ریشه دل لختی دهی شرح
شب وصلی که پیش دلبر انتی
تصاویر و صوت

نظرات