کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۱۲۵

۱

خاک درت به چشم من از صد چمن به است

باغی خوش است عارضت اما ذقن به است

۲

کوی نو خواهد این دل آواره نی بهشت

مرغ غریب را ز گلستان وطن به است

۳

تنها نه روی نسبت به از گلرخان چین

بوی تو هم ز نکهت مشک ختن به است

۴

گفتی به دستبوس نو بوسی زبان کنم

در دست کسی چه سود شکر در دهن به است

۵

چون چشم سوز نیست دهان تو در خیال

ما را همیشه چشم بدان دوختن به است

۶

ای دل حدیث دوست به است از در عدن

این نکته گوش کن که ز در عدن به است

۷

گویند گفته تو بود از تو به کمال

من بلبلم بلی سخن من ز من به است

تصاویر و صوت

دیوان کمال الدین مسعود خجندی به کوشش آکادمی علوم اتحاد شوروی ۱-۱ - کمال الدین مسعود خجندی - تصویر ۱۴۱

نظرات