کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۱۳۶

۱

درد من گویید با یاران که درمان یافت نیست

پار، درمان‌است درمان چیست چون آن یافت نیست

۲

دل سکندروار خواهد تشنه‌لب جان برفشاند

از دهانش چون نشان آب حیوان یافت نیست

۳

بر جراحت‌های پیکان خسته آن غمزه را

نوش دارو جز در آن لب‌های خندان یافت نیست

۴

کس نمی‌یابم که رحمی بر غریبان آورد

گوییا در شهر خوبان یک مسلمان یافت نیست

۵

در چمن‌ها گر نمی‌یابند چون رویت گلی

عندلیبی نیز چون من در گلستان یافت نیست

۶

پیش بالایت حدیثی راست گوییم و روان

اینچنین سرو روان در هیچ بستان یافت نیست

۷

گفته‌ای بی خاک پایم چند می‌گریی کمال

چون نگریم چون علاج چشم گریان یافت نیست

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
متحسر
۱۳۹۷/۱۲/۰۱ - ۱۴:۲۳:۴۵
در بیت‌های دو تا شش، قافیه به اشتباه به جای "یافت"، "بافت" ثبت شده است.در بیت چهارم، "گونیا" "گوییا" اصلاح گردد، همچنین "گفته‌ای" بجای "گفتهای" در بیت آخر.