
کمال خجندی
شمارهٔ ۱۴۸
۱
دل در طلبت حیات جان یافت
جان از تو بقای جاودان یافت
۲
گم کرده نام و ننگ و هستی
تاجست ز نو نشان نشان یافت
۳
در کنه تو خاطر بقین جوی
خود را عجمی تر از گمان یافت
۴
عقل این قدر از حریم وصلت
دریافت که در نمی توان یافت
۵
دریافت نرا هر آنکه خود را
سر بر در و رخ بر آستان یافت
۶
طالب به دو دیده نقش او بست
مطلوب چو عین شد عیان یافت
۷
در خاک طلب کمال شاباش
در جستی و صد هزار کان یافت
نظرات