کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۱۷۸

۱

سرو قدت روان لبت جان است

جان من این روان من آن است

۲

حلقه حلقه اگر نه مست نواند

در گوش تو از چه غلطان است

۳

یادگارم ز تیر غمزه تو

بر دل خسته داغ پیکان است

۴

دیده در علم دید؛ درانی است

تا در کنار این معانی نه حد باران است

۵

گفتمش مرغ زیرک است دلم

گفت صیاد نیز پردان است

۶

گفتم این میم و هاست روی بتافت

بنگریدش که چون سخن دان است

۷

عشق ما عبر خطت که نیست هنوز

سوز پیدا و دود پنهان است

۸

ختم شد بر کمال لطف سخن

هرچه بعد از کمال نقصان است

تصاویر و صوت

دیوان کمال خجندی به کوشش احمد کرمی - کمال خجندی - تصویر ۱۴۲

نظرات