کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۲

۱

از پیرهنت بویی آمد به گلستان‌ها

کردند پر از نکهت گل‌ها همه دامان‌ها

۲

با رشته همه چاکی شد دوخته وین طرفه

کز رشته زلف تست این چاک گریبان‌ها

۳

تا خوان جمالت را آراست به سبزی خط

افکند لب لعلت شوری به نمکدان‌ها

۴

گر زلف برافشانی در پا فکنی سرها

چون لب به حدیث آری بر باد دهی جان‌ها

۵

دیدار رقیب از دور افزود مرا گریه

از ابر سیه باشد افزونی باران‌ها

۶

بیمار ترا محرم شربت دهد و مرهم

بی‌چاشنی دردت فریاد ز درمان‌ها

۷

عیش و طرب عاشق درد و غم یار آمد

گر نیست گمان اینها باشد دگرت آن‌ها

۸

عید است و کمال ار یار دارد سر قربانی

ما نیز یکی باشیم از جمله قربان‌ها

تصاویر و صوت

دیوان مولانا کمال » تصویر 6
دیوان کمال خجندی به کوشش احمد کرمی - کمال خجندی - تصویر ۱۹
دیوان کمال الدین مسعود خجندی به کوشش آکادمی علوم اتحاد شوروی ۱-۱ - کمال الدین مسعود خجندی - تصویر ۲۳

نظرات

user_image
ناصر
۱۳۹۸/۰۷/۰۱ - ۰۰:۴۷:۵۲
سلامدر بیت 4 مصرع اول «فکنی» باید درست باشه
user_image
استاد سیدعلی اصغر موسوی
۱۳۹۸/۱۰/۰۷ - ۲۱:۰۲:۲۴
عید است کمال، ار یار دارد سر قربانیما نیز یکی باشیم، از جملهٔ قربان ها ،،،،، در غزل نوشته شده: عید و کمال ار یار... احتمال یا «عید است و کمال» صحیح است یا همین که عرض شد :«عید است کمال ار یار دارد سر قربانی» موفق باشید ان شاءاللّه