
کمال خجندی
شمارهٔ ۲۰۵
۱
عید شد خواهیم دیدن ماه یعنی روی دوست
روزه داران ماه نو بینند و ما ابروی دوست
۲
دیده ها از بامها در جست و جوی ماه نو
عاشقان از پستی و بالا به جست و جوی دوست
۳
لیلة القدری که در وی بود حلقه حلقه روح
بافتم آنها همه در حلقه های موی دوست
۴
پیش رویش خواست خلقی سوخت عید از آفتاب
کرد دفع پرتو آن سایه گیسوی دوست
۵
باد پیماید علم در عیدها پیش کسان
زانکه خود را بر کشد با قامت دلجوی دوست
۶
عید اگر بازی کند چوگان و گوها بشکند
باز بتراشم من سرباز از سر گوی دوست
۷
تا نماز عید نگذاری مرو زین در کمال
عید گاه عاشقان چون نیست الأ کوی دوست
نظرات
علی